var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

نشستم و زل زدم به صفحه خالی لپتاپ... خالی که نیست اما اینکه صرفا صفحه نوت ات باز باشه به معنی اینکه چیزی وجود داره نیست. وقتی میگم خالی شاید بیشتر منظورم صفحه خالی ذهنمه. ظاهرا الان دارم مینویسم اما واقعیت موضوع اینه که تنها چیزی که الان دارم مینویسم اینه که چرا چیزی ندارم که بنویسم؟!
عجیبه. واقعا برام عجیبه . انگار این وبلاگ رو قبلا یه نفر دیگه مینوشته. چون اولا که من چیزی به ذهنم نمیرسه که بگم و ثانیا وقتی پستای گذشته صاحب این وبلاگ رو میخونم یه جورایی، زیادی حال میکنم از موضوع و متن و نحوه نگارشش! اونقدر که اصلا به نظر نمیرسه خود من نوشته باشم. اون آدم اگر موضوع و وقت و آرامش کافی بهش می رسید (و یا حتی نمی رسید!) بلد بود و میتونست یه داستان سرگرم کننده و بانمک ازش دربیاره و یا طوری بهش بپردازه که کلا تصورات ذهنی خواننده اشو نسبت به موضوع بهم بریزه. ولی من... بیشتر شبیه یه لطیفه میمونه، چون تنها چیزی که الان میتونم درباره اش بنویسم همینه که «نمیتونم و نمیدونم چی بنویسم؟»

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۴۵
آقای پدر

من خالی نیستم. اما اونجوری هم که باید باشم نیستم. مثل گذشته هم نیستم که پر از حرف برای گفتن باشم... موضوعات و کلید واژه ها و تعابیر و تعاریف توی ذهنم وول میزنه اما کنار هم جمع نمیشه تا به صورت یکپارچه، یه ساختار رو تشکیل بده. به علاوه سبک نوشتن من حرف زدنه تا خود نوشتن. برای همین یکباره و بی وقفه سرازیر میشه و در نهایت هم کمترین ویرایش روش انجام میشه. تجربه نشون داده که اولا بهترین پست های من اونایی هستن که بعد از نوشته شدن -یا گفتن- دیگه ویرایشی روشون انجام نشده و درثانی هروقت وسط نوشتن مطلبی وقفه ایجاد شده اون نوشته یا کلا حذف شده و یا به شدت آسیب دیده.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۰۰
آقای پدر