var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

 گاهی سرکی به بعضی وبلاگ ها میکشم و آروم و بیصدا از کنارشون رد میشم. گاهی از طریق لینک ها از وبلاگی به وبلاگ دیگه ای میرم تا خط فکری نویسنده رو کشف کنم... اما همیشه با کلی وبلاگ متروک و مظلومی مواجه میشم که به امون خدا رها شدن و ماه ها و چه بسا سالهاست که کسی به اونها سر نزده... احتمالا نویسنده یا درگیر کانال های تلگرامه و یا پیج های اینستاگرام و یا حتی مرده! هیچ کدومش برام مهم نیست، فقط افسوس اندیشه ها و احساساتی رو میخورم که به دور ریخته شدن. نفرت انگیزه... بدتر از همه اینکه عموما کاملا ناگهانی و بدون هیچ دلیلی متوقف شدن و تنها نویسنده تصمیم گرفته دیگه ننویسه. چطور آدمهایی که برای احساس و ادراک و اعتقاد خودشون به اندازه کافی ارزش قائل نیستن، قراره برای زندگی این احترام و ارزش رو خرج کنن؟ وقتی من درونی رو رها میکنن آیا من بیرونیشون رو حفظ میکنن؟ خوبیه زندگی اینه که نمیشه دست از نوشتنش برداشت، باید تا لحظه آخر و ثانیه آخر بهش ادامه داد و سطر به سطر روزهاشو با دقت پر کرد...با دقت!؟

 ایکاش سیستمی وجود داشت که هر وبلاگی که بیشتر از سه ماه چیزی در اون نوشته نمیشد، معدوم و محذوف میکرد. کاش برای حیات آدم ها هم چنین سیستمی وجود داشت.

لطفا بنویسید...

لطفا بخونید...

لطفا حرف بزنید..


۳۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۴
آقای پدر

۱- در هفته گذشته، هم راستا با ملل بزرگ و متمدن و متجدد دنیا،  چوب داعش هم بر پیکره ملت ما وارد شد و به حول و قوه الهی ما هم در زمره کشورهای فرانسه، انگلیس، ترکیه و المان قرار گرفتیم که در دو ماه گذشته موج حملات داعش بر اونها وارد شده! انسان به چه درجه از توحش و بی مغزی ممکنه برسه تا راضی بشه افراد بی گناه و ناشناس رو حتی به قیمت از دست دادن حیات خودش ازبین ببره. دقت کنید... کسایی که حتی نمیشناسیدشون.

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۵۷
آقای پدر


در محوطه مورد علاقه ام تو پارک لاله نشستم و دارم سعی می کنم خودمو روی درسی که اتفاقا مورد علاقمه متمرکز کنم. کار سختیه. حواسم جای دیگه است. وسط زندگیم!

به ۳۵ سال زندگی که پشت سر گذاشتم فکر میکنم...میشه گفت احتمالا نیمی از تمام زندگیم. نیمه پر زندگیم. نیمه ای که لحظه به لحظه اش پر از آرزوهای کوچیک و بزرگ و خوب و بده. نه، همش خوبه. مگر آرزویی هم پیدا میشه که خوب نباشه؟ مگر تا به حال کسی تونسته آرزویی بکنه که خوب و روا و شایسته نباشه؟ اصلا خاصیت آرزو و رویا همینه. خوب بودن...

۴۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۱۰
آقای پدر


همونطوری که قبلا گفتم تو فصل امتحانات تمایل من برای پرداختن به علائق شخصیم بالاتر میره که شامل فیلم و کتاب و خوردن و سکس و کلا هر اون چیزیه که حس بهتری در من ایجاد کنه. درواقع یه جور غلیان حسی به جهت لذت بیشتریه که از زندگی میبرم. یا بهتر بگم لذت بیشتری که بواسطه آموختن میبرم. همین باعث میشه من پاداش های بیشتری به خودم بدم. بخصوص وقتی روند مطالعه و آموختن در من مثبت و قابل اعتناست. برای مثال تعداد فیلم هایی که در ده روز گذشته دیدم از تعداد فیلم هایی که در کل ترم دیدم بیشتر شد و همچنان هم ادامه داره. حتی روند کتاب و رمان خوندنم هم افزایش پیدا کرده. طوری که فرق نمیکنه چطوری و با چه وسیله ای برم سرکار و برگردم. توی مترو و تاکسی با موبایلم کتاب میخونم و توی ماشین شخصی ام کتاب گوش میدم. الحق که در این برزخ امتحانات آثار قابل تاملی هم تو دست و بالم پیدا میشه. به توصیه برخی دوستان تصمیم گرفتم اون ها رو معرفی کنم:

۲۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۹
آقای پدر