var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

۲ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

پکی دیگری میزنم، سرم را بالا میگیرم و با لذت بیرون میدهم...

نگاهم میکنی، میدانم که نگاهم میکنی و تو هم پکی میزنی، کوتاه تر و کم رمق تر از من... اما با همان لذت بیرونش میدهی. حتی بدون اینکه نگاهت کنم هم میدانم که دیگر سردت شده است، یقه ی ژاکتت را جمع میکنی و پکی دیگری میزنی و بلافاصله ته سیگار نصفه ات را از لبه پشت بام پرت میکنی پایین. خوشم میاید که اصلا نگران این نیستی که کجا میوفتد...

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۱ ، ۱۱:۱۴
آقای پدر

تو نیستی؟ 

هیچ تماسی با من نداری... کمتر پیش می آید که عضوی از تو با عضوی از من تماسی نداشته باشد، تازه اگر کلا در اغوشم نباشی!

دست میکشم به جای خالی ات روی تخت. نیستی! باز نیستی! حواسم جمع تر می شود... جای خالی ات را لمس میکنم تا بفهمم تازه رفته ای یا بیشتر. انگشتانم به لبه تخت میرسد. سرد است... نیستی!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۱ ، ۱۶:۲۵
آقای پدر