var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است


دوره کاری تابستان مدرسه بعد از ۷ هفته کلاس و ۸ هفته کار برای من تموم شد. ۴ روز مرخصی گرفتم تا با دوروز تعطیلی بینش کمی استراحت کنم و مسافرت برم و تفریح کنم. مثلا تعطیلات تابستونی. سعی کردم جوری مرخصی بگیرم که روزای کمتری از سی روز مرخصی سالانم بسوزه. هرچند آقای مدیر با لبخند گفت "حالا بشه ۴۰ روز، طوری نیستش که". دیگه روم نشد ازش بپرسم حقوق اون ۱۰ روز کسر میکنن یا نه. اما اون چیزی که همکارای اداری از همون اول بهم گفتن این بود که حتما مرخصی هاتو برو، چون پولشو بهت نمیدم. خب منم شروع کردم به رفتن.

بیشتر از شش ماهه که با این مجموعه کار میکنم اما این دوماه اخیر قرارداد رسمی دارم و کارمند رسمی به حساب میام و حق شرکت در جلسات رو پیدا کردم.

از وضعیت کاریم ناراضی نیستم. حقیقتش بعد از ۱۰ سال کار مداوم، این اولین جاییه که مثل بقیه آدما ساعت ۶:۳۰ - ۷ صبح از خونه میزنم بیرون و حدود ۶ - ۶:۳۰ عصر هم خونه هستم. البته با احتساب طول مسافت. تقریبا به اندازه کافی همکار دارم و صبحانه و ناهار و کمی پاداش. مهمتر از همه اینکه همکارای جورواجورم قابل تحمل و حتی دوست داشتنی هستن. هرچند بعضیاشون به شدن مذهبی ان، از اون مذهبی های خنگ و ظاهر بین. 

۱۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۱۵
آقای پدر

                                         فندق

۱- پرنسس ۲ ساله شد.

۲- تم تولد امسال سفید و صورتی بود. کمی فامیل های نزدیک دور هم جمع کردیم و گفتیم و خندیدیم و بازی کردیم و کادو گرفتیم و عکس انداختیم. یک تولد خانوادگی معمولی. هیچ چیز واقعا خاصی وجود نداشت به استثنای یک چیز. حس عجیب و گنگ من. انگار دونه دونه داره چیزی از وجودم کم میشه. شاید سالهای بودن با فندق، یا شاید سالهای بودن ما با هم، یا شاید هر چیز دیگری ولی کمتر از انتظار خودم شاد بودم. 

۳- صاحب یک سه چرخه گرونقیمت، چندتا لباس، یه سرویس اشپزخونه پلاستیکی، چندتا سرگرمی فکری جالب و یه عروسک خاص با امکان تغذیه و پی پی و پوشک و البته مقادیری وجه نقد شد. 

۲۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۰۴
آقای پدر