var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیداری، بستر حیات؟!

يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۰۵ ق.ظ

ارتباط من و خواب مثل ارتباط من و یکی از دوستانمه. همدیگرو دوست داریم، اصلا یه جورایی عاشق همیم اما از هم اجتناب میکنیم، گاهی همو میرنجونیم و گاها حتی دعوا و داد و بیداد و قهر و کتک کاری راه میندازیم... اما در نهایت باز کنار هم هستیم.

هیچ وقت در تمام زندگیم حتی یه مرتبه هم نشده که خواب رو دوست داشته باشم. اصلا یک جورایی ازش بیزار بودم. دورانی بود که من ادعا کردم "زندگی انسان بیشتر از اون ارزش داره که بخواد در خواب و بیخبری سپری بشه. ترجیح میدم نفس کشیدنم رو حس کنم." اون روزا تا وقتی بیهوش نمیشدم نمیخوابیدم. کار عجیبی انجام نمیدادم، عموما به فیلم و موسیقی و حتی بازی کامپیوتری میگذشت. مساله مهم فقط برام این بود که بیدار باشم. همین باعث میشد همیشه توی مترو یا تاکسی خواب باشم. چون بدن بینوای من تقریبا همیشه از بیخوابی رنج میبرد. آخه خواب مثل وعده های غذایی نیست که مثلا اگر ناهار نخورید با یه وعده شام گرسنگیتون برطرف بشه. برعکس، کم خوابی شما حتما باید با خواب بیشتر جبران بشه. حالا آدمی رو تصور بکنید که یکی از آرزوهاش اینه که به جایی برسه که نهایتا به ۳ ساعت خواب نیاز داشته باشه. من همیشه از خواب گریزون بودم و هستم. نه اینکه نیاز نداشته باشم، برعکس، اتفاقا به شدت بهش نیاز دارم اما با همه اینها توی هر جمعی معمولا آخرین نفر هستم که به خواب میره و اولین نفر که بیدار میشه. حتی روزهای تعطیل. اتفاقا روزهای تعطیل زودتر از خواب بیدار میشدم تا از فرصت آزادم استفاده بیشتری ببرم.

خب حالا اما با گذروندن سه دهه از زندگیم، میدونم که سخت در اشتباه بودم. خواب و استراحت کامل بخشی از فرایند تامین سلامتی و آسایش روانی انسان به شمار میاد به طوری که ۴ روز نخوابیدن شمارو به جنون و ۷ روز نخوابیدن به مرگ میکشونه. پروسه ای که در صورت گرسنگی معمولا تا بیش از یک ماه میتونه به طول بیانجامه. اعتراف میکنم بخشی از فاصله ایجاد شده بین منو همسرم در اوایل زندگی بواسطه همین مساله بود که من تقریبا هیچ وقت با او به رختخواب نمیرفتم و گاها حتی اصلا نمیرفتم، چون اصلا نمیخوابیدم. به علاوه اینکه به سرعت دچار خستگی میشدم، تقریبا همیشه سرکار و دربرخورد با کارمندای وقتم، از کوره در میرفتم و حالشون میگرفتم اونم بخاطر کاری که ازشون میخواستم اما وقت نمیزاشتم تا براشون توضیح بدم، چون اصلا حوصله توضیح دادن نداشتم، چون کم حوصلگی و کم طاقتی هم بخشی از عوارض کم خوابی به شمار میره. خلاصه آشغالی بودم برای خودم...

حالا اما، میدونم که بهش نیاز دارم. میدونم که باید ۷ ساعت بخوابم، میدونم که گاهی نباید نفس ها رو حس کرد، میدونم گاهی اساسا باید نفهمید، ندونست و در بیخبری نفس کشید...

اما من هنوز هم از خوابیدن بیزارم و هر روز صبح بعد از بیداری حس گناهکاری رو دارم که میخواد توبه کنه...

پی نوشت:

- آدمهایی که خواب رو دوست دارن و اساسا زیاد میخوابن جزو لیست سیاه من هستن. آدمهایی هستن که هیچوقت نمیتونن به من نزدیک بشن.

- خواب نرمال برای انسان بالغ بین ۶ تا ۸ ساعته و بهترین زمان خواب از ساعت ۱۰ شب تا ۵ صبحه.

- اعتراف میکنم که عقیده من درباره خواب نه با علم سازگاره و نه با فلسفه. روانشناسی که حکم ارتداد منو میتونه صادر کنه.

- به شخصه پیشرفت قابل توجهی درباره خواب، میزان و نوعش در من رخداده و یه جورایی سرعقل اومدم. اما همچنان کم خوابم و از این کم خوابی هم رنج میبرم.

- تقریبا همیشه قبل از ساعت بیدار میشم همین باعث شده که توی اتاق خواب ما اصلا ساعت نباشه.

- اون موقع ها که مجردی زندگی میکردم به ندرت زودتر از 2 میخوابیدم وبارها هم اتفاق افتاده بود که بین 12 تا 4صبح میزدم به دل خیابونا و از آرامش و سکوت و زیبایی شب ها لذت میبردم. حالا شاید یه چند نخی هم دود میکردم اما اعتراف میکنم اون شبها, اون سکوت, اون تاریکی, اون نجواهای اصوات نا معلوم به هیچ عنوان از روزهای شلوغ وپر از ادم برایم ترسناکتر نبود. اصولا این ادمها هستند که ترس دارند.


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۲
آقای پدر

نظرات  (۱۷)

من به هفت ساعت خواب نیازدارم..وکمتراز هفت ساعت
درطول روز خسته میشم..سرحال نیستم
بااین وجود آرزومیکردم انسان به خواب نیازنداشته باشه.. 
خصوصا خواب شب...
حیف نیس اخه این سکوت وآرامش نیمه شب..آدم بگیره بخوابه..
پاسخ:
اره والا, منم عاشق سکوت و تاریکی و ارامش شبها هستم
۲۲ فروردين ۹۵ ، ۰۳:۲۴ عزیزالله شهباز نسب
اینجمله که من خواب مث رفیقیم از هم اجتناب نا پذیریم 
خیلی به دلم نشست
پاسخ:
البته من خیلی ارادت خاصی به خواب ندارم اما ظاهرا حدیث نفس شما بوده
من خواب واسم مهمه.البته بیشتر خواب بعدازظهر.شبا میتونم تا 2 و 3 بیدار باشم ولی اگه دو روز پشت هم خوابم بهم بریزه، گنداخلاق میشم و کاملا مشخصه که از بی خوابیمه. کلا نخوابیدن و گرسنگی، گند میزنه توو اخلاقم. 
پاسخ:
پس ایشالا که همیشه خوب بخورید و خوب بخوابید. اینقدر مارو از اخلاقت نترسون دختر
خداحافظ پیر مرد . من خواب را دوست دارم و به هیچ وجه هم قرار نیست ترکش کنم . من اگر روز نخوابم شب حتما پاچه کسی را گاز خواهم گرفت. جالبه بدونی دوماد ها همیشه وقتی کار مهمی دارند میگن لیلی خوابش رو کرده یا نه؟ میدونن اگه نخوابیده باشم دعوا درست میشه . مجتبی هم همیشه تو بحث های مهمش میزاره بعد از خوابم مطرح میکنه . بدرود جناب
پاسخ:
خب تو زیاد بخواب لیلی, دیگه قهر و خداحافظی نداره دختر. تازه همین امروز ماهی هم به این موضوع اعتراف کرد که اگر بعدازظهر نخوابه چیز میکنه... گیر میده.
اینکه در مقابل خواب مقاومت میکنی حداقل برا من یکی عجیب نیست چون این ویژگی به طرز سادیسم واری در من هم هست
این فرمول 8 ساعت خواب برای همه صدق نمیکنه همه ادمها از یک فرمول پیروی نمیکنن من معمولا به شدت کم خوابم هنوزم زنده هستم بالاخره هم مثل همه یه روز میمیرم ولی شک دارم مرگم به خاطر کم خوابی باشه
دوستامم اتفاقا اجماعا معتقدن مخم پاره سنگ داره تو هم احتمالا همون مرتدی که گفتی باشی
پاسخ:
تعبیر جالبی بود سادیسم وار! 7 تا 8 ساعت خواب روزانه یه اصل کلیه که توصیه شدست. طبیعتا منو شما با کمترش هم زنده موندیم و میمونیم اما مدت کمتری عمر میکنیم احتمالا. حالا از ما گفتن

سلام

دوستی بسیار فهیم  داشتم در دوران مجردی ( نه دوست پسر ها. ایشون 20سالی از من بزرگتر بودند و من آبجی کوچیکش . همکار بودیم و خیلی با هم درد و دل میکردیم. من خیلی دوسشون داشتم و دارم. مدت هاست رابطه به واسطه ی دوری و مشغله های مزخرف کاری به شدت کمرنگ شده) شما منو به شدت یاد اون انداختید. چقدر نوشته هاتون و طرز فکرتون شبیه همن. تموم نوشته هاتون رو خوندم از وبلاگ قبلی تا این یکی. خط به خط . جز به جز.

برام جالب بود . ( اعتراف میکنم دنبال نشونیه اون دوست میگشتم تو نوشته هاتون اول) ولی بعد لذت بردم از نوشته هاتون بسااااااااار.

دوستتون دارم و براتون آرزوی موفقیت میکنم. بنویسید همچنان. درخواست دوستی منو پذیرا باشید اگه قابل میدونید.

پاسخ:
واااوووو... ممنون از لطفتون. لطفا اگر وبلاگ دارید ادرستون برام بزارید.
البته طبیعتا من اون دوستتون نیستم چون حتی اگر همین الان رو هم حساب کنید با توجه به سن و سال من , اونوقت شما نهایتا باید 12 13 ساله باشید.خخخخخخ

من یه جورایی عاشق خوابم ...
شب زودتر از یک نمی خوابم صبح هم کله سحر بیدارم حتی روزهای تعطیل اما ...
نکته اش اینجاست که بعداز ظهر از اداره برسم خونه بلافاصله بعد از ناهار می خوابم..
یه دل سیر بخواب مهندس . که بی خوابی سرچشمه بیماریه . مواظب خودت باش عامو...
پاسخ:
واقعا به دل سیر و خوش خوابیدن نیاز دارم اما اهلش نیستم... راستش یادم رفت توی پست بگم که بیشتر از سه هفته است با سردرد از خواب پامیشم.
یادم نیس  از شما عذرخواعی کردم یا نه? عذرمیخوام که نگران شدین


 همسرتون ناراحت نمیشد باهاش به رختخواب نمیرفتید? این برای اکثر خانوما خیلی سخته!
زندگی با شما چقدر سخت به نظر میاد! ازدواج نمیخوامو بچه نمیخوامو تا ۴سالگی بیشتر نمیخوامو  تو رختخواب نمیامو.............
زندگی با من که اصن وحشتناکه وقتی بهش فکر میکنم،از شما ترسناکترم
پاسخ:
چرا ناراحت میشد.
جین عزیز من اینهمه هم خوب گفتم اونارو از قلم انداختی. به علاوه خیلی از اینا شاید باب طبعم نبود اما مدتهاست تلاش میکنم که به بهترین نحو انجامش بدم. 
اووووومممم... تا حالا بهش فکر نکردم که زندگی با من وحشتناکه یا دلپذیر اما خیلی هم عادی و یکنواخت نیست.
چه جالب اکثر  آقایون خوش خوابن و دوستدار خواب شما جز استثناهایین.
خواب زیاد خوب نیست ولی 7و8 ساعتش واقعا" لازمه. بی خوابی اصلا نباید عادت بشه وگرنه اثراتش خیلی بده و دوباره به حالت قبل برگشتن سخت.
خوبه بی خوابی شما لذت بخش بوده و خواست خودتون و کلی کارای دلخواهتونو انجام میدادین وگرنه به نظر من بد خوابی و اینکه آدم خوابش نبره و هزار و یه فکر و مشکل و اتفاق های بد بیاد توی ذهن آدم یکی از بدترین عذابای این دنیاس.
پاسخ:
مینو جان با تمام حرفات درباره مقوله حواب موافقم، درست میگی.
درسته که من دوست داشتم و دارم که کم بخوابم و حتی نخوابم اما اصلا کار درستی نیست و علاوه بر اعصاب و روان و رفتار تاثیر منفی میزاره، طول عمر هم کاهش میده.
نگو ار خواب که خیلی خسته ام به مولا ... این شیفتای شب لامصب خواب نرمال آدم رو هم به هم میزنن ... انگاری همش تو خواب یه جورایی منتظرم ...
پاسخ:
متاسفم دکتر. اصولا افرادی که مشاغل شیفت شب دارن استرس و فشار روانی بیشتری تحمل میکنن. حالا که شما پزشک هم هستین که دیگه شرایط براتون دشوارترم هست
تو خودت گفتی افرادی که پر خوابن جز لیست سیاه تو ان . پیرمرد جونمونو که از سر راه نیوردیم که بشیم جز لیست سیاه جنابعالی. یک عذرخواهی بزرگ به من و ماهی بدهکاری. تا دیگه در مورد پرخوابها توهین نکنی .البته ماهی رو بعید میدونم پرخواب باشه ولی من خواب رو به هرچیز ارجعیت میدم
پاسخ:
من نه توهین کردم و نه سوء قصد...

سلام

من متاسفانه و خوشبختانه وبلاگی ندارم. یعنی اصلا نویسنده خوبی نیستم. وقتی مینویسم به بد ترین شکل ممکن حرفمو میرسونم.

خخخخ. میدونم که شما دوست فهیم و جدیده من هستید و البته هم سن. و ازاینکه منو پذیرفتید بسیااااار سپاس گذارم.

همیشه شاد باشید دوست خوبم.

پاسخ:
اون "خوشبختانه" بدجوری تو ذوق میزنه. ولی به هرحال هرکسی باید به زبون خودش حرفشو بزنه.
ممنون از لطفتون. شما هم شاد و سلامت باشید
مدت زیادی میخونمتون ولی نظر نمی ذارم چون همیشه حجم نتم تمام میشد نمی دونم چرا
من هم زا خواب بیزارم ولی چه کنم که بدنم نمیکشه بیشتر از این بیخوابیهارو اعتراف میکنم یک زمان ریتالین خوردم نخوابم و اون ترم نفر اول کلاسمون تو دانشگاه شدم . یک حماقت عجیب ... ولی امروز و این روزها انگار اونقدر توان ندارم کهنخوابم تو شبانه روز کلا 4 ساعت میخوابم که کاش میتونستم کمتر ش کنم. ولی نمیشه دیگه بدنم نمیکشه ....
پاسخ:
ممنون که روشنایی زدین.
پیشنهاد میکنم در مورد خوابیدن مقاومت نکنید و به حداقل ۶ ساعت برسونیدش. این که منو شما سعی کنیم نخوابیم عاقلانه نیست. بدن همونجور که گفتین بهش نیاز داره. 
من اگه کمتر از 7 8 ساعت بخوابم سردرد میگیرم 
بچگی عادت داشتم ساعت 9 بخوابم واسه همین بعد 9 نمیتونم درس بخونم ( آخه کنکور دارم)
راستی من کوچیک که بودم عروسیا بعد شام میخوابیدم ولی دختر دایی هام بیدار بودن 
من همیشه برای اینکه خوابم میبرد کلی ناراحت بودم 
ولی وقتی الآن بهش فکر میکنم خندم میگیره آیکون خنده
پاسخ:
خب واقعیتش دیگه ساعت ۹ خوابیدن یکم ... یه جوریه دیگه. میتونید ساعت بیولوژیک بدنتون رو به راحتی تنظیم کنید. مثلا شروع کنید نیم ساعت نیم ساعت، زمان خوابتون ببرید عقب.

سلام

دیدید گفتم با نوشتن نمیتونم منظورمو خوب برسونم. حالا جهت شفاف سازی مثلا:

 وبلاگ ندارم متاسفانه: چون نوشتن رو دوست دارم و کلی حرف تو دلم دارم ولی بیرون هم نمیاد لعنتی.

خوشبختانه: چون اگه بنویسم،  فاجعه مینویسم و حتما خواننده رو دچار سوء تعبیر میکنم. بعدشم ممکن بود خود شما بعد خوندن وبلاگم ، با اینکه من اهل خواب زیاد نیستم بازم منو بفرستید تو لیست سیاهتون ، پس عطا اش را به لقااش بخشیده و هرگز وارد لیست سیاه شما نمیشویم.خخخ

پاسخ:
لیست سیاه من چقدر وحشتناکه!! خودمم نمیدونستم.
من اصولا با هر جور نوشتنی موافقم
نه من 9 نمی خوابم بعد ساعت 9 نمیتونم درس بخونم 
پاسخ:
پس بعد از ساعت ۹ حال نداری...خخخخخخخخ
من که عاشق خوابیدنم ولی خوابیدن از من متنفره دقیقا جایگاهم کجاست!؟توی لیست سیاه؟
متاسفانه وسواس فکریِ قبل از خواب همیشه من رو تا3_4بامداد بیدار نگه میداره و بعد هم که بیدار شدن اجباری و...تا باد چنین بادا!
پاسخ:
این قضیه لیست سیاه دیگه داره عجیب میشه ها...
اگر لیستی هم باشه با این توضیحات شمادر اون قرار نمیگیرین.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی