var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

کمی فندق

سه شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ق.ظ

۱- روز به روز سرعت رشد فندق بالاتر میره و این منو مجبور میکنه که بیشتر درباره اش بنویسم. به نظرم توی این ۱۰ روز که از این ماه گذشته این سومین باره که درباره ایشون مینویسم.

۲- چند روز پیش، فهمید که دفتر نقاشی ای به وسعت کل خونه داره!! من توی حال داشتم کتاب میخوندم و همسری هم داخل حمام داشت با مینی واش ور میرفت، اینجور وقتا فندق پشت در حمام میشینه و بازی میکنه و یا مرتب در میزنه و افاضات میفرماین، اما اون روز صدایی ازش نمیومد. وقتی همسر بیرون اومد صدام کرد تا شاهکار دخترشو ببینم... کل دیوار کنار در حمام به ارتفاع قدش، خط خطی کرده بود. از تمام ۶ رنگ مداداش هم استفاده کرده بود. خلاصه چنان با شدت و علاقه به خلق اثرش مشغول بود که حیفمون اومد مانعش بشیم. الحمداله که به لطف همه کاره اکتیو و کیفیت نقاشی آپارتمان، به راحتی نقاشی فندق خانم پاک شد.

۳- وقتی دیدم به نقاشی دیواری علاقه داره، چندتا برگ A4 چسبوندم به دیوار و سه تایی شروع کردیم به نقاشی. خدایی من تو این کار افتضاحم.

۴- به نظرم ۲ ماه پیش بود که افتاده بود به صرافت دلستر خوردن، یا به قول خودش دلس! طبیعتا اصلا مناسب حال ایشون نبود. برای همین برای حدود یک ماه هرگونه نوشیدنی خنک به غیر از دوغ از سبد خانواده خارج شد. از هفته پیش دوباره دلستر برگشت. خب راستش من و بخصوص همسر یه جورایی شدیدا طرفدارشیم. نکته اش اینجاست که فندق دیگه تصوری ازش نداره و ظاهرا فراموش کرده که یه موقعی چه قدر آویزون ما بود که بهش "دلس" بدیم. 

۵- به شخصه ماء الشعیر مارک عالیس یا شمس رو ترجیح میدم، همسر نیز هم. به نظرم بیخودترین نوع ماءالشعیر همون دلستره. در اینجا من به طور کلی همه رو میگم دلستر. راستی کسی میدونه چه بلایی سر بیت مالت اومد؟

۶- شروع کرده به جمله سازی، جمله های کوچک و کاربردی که عموما هم از دوکلمه تشکیل میشه. فعل و مفعول یا قید یا اساسا کلید واژه مد نظرش. فعلا از ضمایر استفاده نمیکنه. 

۷- کی از مشکلاتی که تو این سنین و حتی پایین تر از اون باهاش مواجه میشید, نحوه نشستم کودک نوپاست. چرا که ترجیح میدم به صورت دوزانو بشینن. این امر صرفا بخاطر این اتفاق میوفته که کودک ترجیح میده سریعتر بتونه بلند بشه و بشینه و ثانیا با وجود پوشک حقیقتا بهترین و راحت ترین شیوه نشستنه. اما خب, طبیعتا ما میدونیم که این نحو نشستن در درازمدت تاثیر منفی بر روی لگن و رشد و نحوه راه رفتن کودک میزاره. لطف کنید با بچه دعوا نکنید, فقط ازشون بخواین که جور دیگه ای بشینن, پاهاشون جلوشن بزارن. حتی اگر لازمه, هزاربار در روز این تذکر رو بدید. ما اینو روی فندق امتحان کردیم و جواب گرفتیم. شما هم میتونید. فقط بهش میگیم که "اونطرفی بشین" یا " خوب بشین" و فندق بلافاصله حالت پاهاشو عوض میکنه. طبیعتا با تشویق ما مواجه میشه. قبول دارم که کار پرزحمت و خسته کننده ایه. ولی باور کنید بعدا از خودتون ممنون میشید. و از من احتمالا.

۸- به لطف پازلی که عکسشو میبینید، این حیوونا رو میشناسه و صداهاشون بلده. به علاوه اینکه از این ماه به راحتی هم تشخیص میده که کدوم شکل باید کجا باشه. صفحه رو برگردوندم تا ببینم بر اثر مقایسه تشخیص میده یا نه از روی عادت. نتیجه به شدت رضایت بخش بود.

۹- اعضای بدن رو به خوبی میشناسه. صرفنظر از دست و پا و شکم و چشم و گوش و دهان، اعضای جزئی تری مثل، لب، ابرو، چونه، پیشونی و دندون رو هم میشناسه. به هردو صورت هم تشخیص میده. یعنی هم میتونه در صورت پرسش، نشون بده و هم در صورت اشاره، اسمشو بگه.

۱۰- دیروز واکسنای یک سال و نیمگیشو زد. یکی بازوی راست و یکی هم بازوی چپ. احتمالا میدونید که این واکسن هم درد داره و هم تب. فندق خانم جون، برعکس بچه های دیگه ای که توی خانه سلامت محله ما بودن، خم به ابرو نیوورد!! تازه موقع بیرون اومدن از مطب، برای دکترا، بوس هم میفرستاد و بای بای هم میکرد!! اساسا فندق هیچ تصور منفی نسبت به دکتر و آمپول و دارو نداره. علتش واضحه. ما به هیچ عنوان نترسوندیمش. حتما بارها بین اطرافیانتون دیدین که مثلا وقتی میخوان بچه رو ترغیب به پوشیدن لباس بیشتر کنن، با پرخاش و یا حتی نرمی به بچه میگن که: اگر لباستو نپوشی مریض میشی باید ببریمت دکتر بهت آمپول بزنه! خب این اولین مرحله ایجاد دافعه در کودکه. حقیقتش بیشتر گرفتاریای بچه ها بخاطر ضعف و عدم مهارت ما پدر و مادراست.


pazzle

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۱۱
آقای پدر

نظرات  (۲۳)

تو انقد شبیه مامان فندقی یا فندق فقط ب تو رفته
یعنیییییی کپ خودته!مخصوصا لباش ک اصلا فک کنم همون لب تو رو برداشتن زدن ب فندق:))))
برعکس باباش خیلیییییییی بچه جیگریه!ماچچچچچچچ واسه فندق

پاسخ:
باباش هم جیگره!
آنا جان تو خوبی؟ رو به راهی؟
سلام مشاور عزیز میدونید این قدر پست هایی که راجب فندقه دوس دارممم و براش ذوق دارم اصن با یه اشتیاق خاصی میخونم این پست های فندقی رو که دلم نیومد الان براتون واسه شاهکار زیبای دخملک کامنت ندم. ای جانم چه لپ قرمزی مظلوم نگاه میکنه واقعا نازه.جدی میگم.خخخ. اخه من از هر بچه ای تعریف نمیکنم .(شکلک)فنداز اون بچه هاست که به دلم نشسته .واقعا عنوان فنذق به چهرهش میاد.منم بچه بودم رو دیوار خونه قدیمیمون اون زمانا نقاشی و خط خطی کردم البته منو ابجی با هم.خخخخ. پیکاسوی کوچک چه خوبه به نقاشی علاقه منده رو استعدادش در اینده خیلی کار کنید ایشالا یه روزی نمایشگاه نقاشیشو در اینده ببینید.تازه طفلکی انذازه قد خودش خط خطی کرده از تموم هنر و رنگ هاشم استفاده کرده.خخخ. ایده کاغذ اچار عالی بود .مامان من اون زمانا خوب یادمه یه کاغذ زد به دیوار ستون کار های بد و خوب بعد به ازای هر کار خوب برچسب ستاره میزد و در اخر ستاره ها زیاد میشد جایزه داشتمم.خخخ.الام کتاب داستانای بچگی واسه دخمل ایندم نگه داشتم خط خطی های منم توش هست یادگاری.خخخ.
اها ذختر خالم به دلستر میگه دسر باز فندقی خوبه شبیه خوش میگه.خخخ.
اقای دکتر من به کودکان و نوزادان خیلی علاقه دارممم و همچنین به عشق دکتر قریب میخوام ایشالا کنکور پزشکی قبول شم.خخخ. بعدشم متخصص کودکان بشمم. ایشالا به ارزوم برسمم. اره اینکه بچه هارو از دکتر میترسونن دیدم خیلی متسفانه. من که واسه مطبم از الان کلی ایده دارم.خخخ. میخوام یه فضای خیلی خیلی شاد واسه بچه هاطراحی کنم تا به دکتر علاقمند بشن.تا همشون مث فندق موقع رفتن بوس بفرستن. همینا خستگی اون دکتر رو رفع میکنه.
ببخشید از بس واسه این پست ذوق داشتمم زیاد شد .عکس فندقی منو امشب مجبور به نوشتن کرد.خخخ. باورتون میشه یه عکس قبل تر ها گذاشته بودین همش برمیگشتم نگاه میکردم با اینکه تازه با وبلاگتون اشنا شدم و خیلی از پست هاتونم نخوندم ولی فندقی هارو همشون خوندم عالی بود.بازم عکس بزارین ازش.
برا منم دعا کنید به ارزو هام برسمم.
شبتون خوش.
پاسخ:
از اون آرزوی نقاشیت خیلی خوشم اومد، ممنون.
البته من که آقای دکتر نیستم، ولی خب شاید چندسال دیگه شدم. اما امیدوارم سما به خواستتون برسید. فندق ما هم برای معاینه بیاد پیش شما.
راستی من همین الانشم گاهی وقتا که رو تختم نشستمو دارم مینویسم یا میخونم نوک مداد اتودم میخوره به دیوار کنار تخت فقط تفاوتش اینه که الان دیوارامون کاغذ دیواریه بعد با پاک کن زود پاکش میکنمم.خخخخخ. چند بار این اتفاق افتاده تو اتاقم.باز خوبه با پاک کن رو کاغذ پاک میشه.خخخخ. ولی زیاد نبوده فقط نوک مداد خورده.خخخ.

راستی من اونسری دببرستانمو نگفتم سمپاد تیزهوشان هس. 4 سال تو این مدرسه خاطره ها داشتمم خوب و بد طوری که الان میخوام با سر درش سلفی بگیرمم.خخخخخخ. اخه میدونید که سخت گیری های تیزهوشان یه کم زیاد تره و ریاضت ها کشیدیم.خخخخ. اما در مجموع دوسش داشتم .
پاسخ:
ستاره جان، حدس میزنم در و دیوار و میز و نیمکتای کلاس هم مورد عنایت قرار میدی؟!
چرا ادم باید مدرسه اشو دوست داشته باشه؟ به خاطر فضاش؟ معلمامون؟ کتاب ها و شیوه آموزشمون؟ احتمالا شوخی میکنی. والا، تعارف که نداریم.
ارهههه ای گفتی!! من عاشق بیت مالت هلوووو بودم ولی نمیدونم چرا دیگه نیست
در مورد ترس و ریشه هاش واقعیت متاسفانه همینه
مثلا خود من به شدت از آمپول میترسم و جونمم بره نمیزنم البته دلیلش این نیست که من رو ترسوندن دلیلش اینه که بچگی دوستم که با هم روی یه نیمکت مینشستم به خاطر تزریق پنسیلین و حساسیتش به اون از دست دادم واین موضوع منو به شدت متاثر و ترسو کرد!!!
همیشه ترسهای ما ریشه در یه اتفاق یا یه تصور اشتباه داره که ممکنه ناخوداگاه برامون ایجاد کنن و متاسفانه تا بزرگسالی هم میمونه
پاسخ:
خب الی جان، جدا تو حق داری از آمپول متنفر باشی.
جمله آخرت رو باید با طلا نوشت.
بیت مالت خوب نبود?!
یادش بخیر چه توپ و تشرا که همراه آمپول نخوردیم  
یه رول کاغذ A1 بگیرین بچسبونین به دیوار خیالتون راحت بشه
پاسخ:
چرادیگه، اتفاقا بیت مالت خیلی هم خوب بود، بخصوص ساده اش.
یه رول کاغذ A1!!! عزیزم ما که نمیخوایم به این کار عادت کنه؟  به علاوه خونه بقیه مردم هم که نمیتونیم کاغذ دیواری کنیم؟ اتفاقا سعی میکنیم از سرش در بیاریم.
خوب رو ب عالی.
ایشاالله همه خوب باشن!
میدونی ک من کدوم آنا؟خخخخخخ
پاسخ:
اره بابا، میدونم
هرچند دیگه حساب آناهای وبلاگم از دستم در رفته.
سلام اقای پدر خوبید خسته نباشید هزار ماشاالله به فندق باهوش و قشنگمون
افرین دوغ بهترین گزینه هست که سراغ نوشیدنیهای دیگه نرند ما برا تنوع سیب قرمز رو از وسط نصف میکنیم با قاشق سیب بهش میدیم خیلی دوست داره
یکسال و شش ماهگی فندق مبارک واکسن سختیه
اقای پدر این سن نقاشی رو دیوار دوست دارن فکر خوبی بوده دختر من رو سرامیک هم با خودکار کشیده
برا اینجور نشستن صندلی پلاستیکی براش خریدیم خیلی استقبال میکنه روش میشینه و صندلیش دوست داره البته صندلی پلاستیکی تکیه گاه دارد
در مورد ترس از دکتر همیشه پدر و مادر مقصر نیستن اخلاق دکتر موثر هست دکتر بداخلاق و گرفته و خسته اثر بد میذاره رو ذهنشون
پاسخ:
فندق هم سیب دوست داره، ولی ترجیح میده قاچ شده باشه.
به شدت حواسم به خودکار هست، اصلا بهش نمیدیم. پیشنهاد صندلی جالب بود.
فندق اول لپ بوده بعدا دست و پا دار شده؟!
ولی جدا اسپند دود کن براش.از اون بچه تو چشماست،البته اگه به اسپند اعتقاد داری
پاسخ:
والا اعتقاد که دارم ولی وقتی اینجوری میگی دیگه عکس فندق نمیزارم!!
اون چیزایی که درباره لپ گفتی هم اگر باباشو وقتی یکی دوساله بود ، میدیدی چی میگفتی اونوقت؟!
منم بچه بودم مامانم رو دیوار کاغذ چسبونده بود ک نقاشی کنم گفته بود فقط خونه خودمون و رو کاغذ این کار رو کنم منم جای دیگه این کار رو نمیکردم!
پاسخ:
عوضش الان دیوار منو خط خطی میکنی و نیز اعصابمو!!
خخخخخخخ....
در مورد نقاشی هیچی بهتر از رنگ انگشتی نیست احتمالا میدونی چیه؟ حتما تهیه کن و بزار توی حموم بازی کنه رنگ انگشتی خاصیتی که داره با اب راحت پاک میشه و اگه بچه احتمالا اون رنگ رو کمی خورد ایرادی نداره چون از رنگ های خوراکی ساخته شده
در مورد ترس از دکتر: دخترم از پلیس میترسه و جالب اینکه باباشم پلیسه ترسشم به خاطر اون کلیپی بود که دختر داییش در مورد پلیس بد اخلاق نشونش داد و حالا به خاطر اینکه یه جوری این ترسو فراموش کنه هر جا پلیس میبینم وایمسم و دخملی بهشون سلام میکنه اون پلیسا هم کلی ذوق میکنن و حتی شکلات هم به دخملی جایزه دادن و این شد که کمی تا قسمتی از پلیس ترسش ریخته
ولی جالبه که میگی فندقی بوس هم فرستاده آخه جدا از ترس آمپول درد داره ینی فندق هیچ دردی احساس نکرده که گریه نکرده؟!!!!!!!؟
در ضمن تو چرا به ما سر نمیزنی .وقتی خودت کامنتی از ما میبینی ذوق میکنی خوب  اینقدر خودخواه نباش بگذار ما هم ذوق کنیم اااااااااا حالا دیدی باید تو را کتک زد
پاسخ:
چشششششممم، ولی من میخونمت ها، تو که فقط دنبال بهونه میگردی منو کتک بزنی!
واقعیتش درباره رنگ انگشتی چیزی نمیدونم ولی یکم بررسی میکنم ببینم چیه.
میبینی؟ تو هم تایید میکنی که ترس های بی دلیل بچه ها از رفتار خود ما ناشی میشه. 
اون ک حقته
در ضمن والا الان هم  باباش هم لپ داره هم غبغب !:)))))
خو ی عکس خودت رو بزار!هه هه
پاسخ:
اره تو راست میگی، تازه یه خال گوشتی هم دارم
بمیرم بچه داره به کی پازلشو نشون میده که انقدر مظلوم شده طفل معصوم? 
پاسخ:
به شما
رنگ انگشتی خیلی خوبه.از روی هر سطح و لباسی هم پاک میشه.من جوجه رو میفرستم حموم، تمام کاشیهای دیوارو نقاشی میکنه با رنگ انگشتی.بعدم دوش میگیرم و پاک میشه..فقط باید حواست باشه به خاطر رنگاش نخوره یه وقت! 
صندلی پلاستیکی نگیر.چون بعدن رووش که وایسه میفته! سبکه زرتی چپه میشه.غیرپلاستیکی بخر واسش که دووم بیشتری داره و خطر کمتری.
زیتون هم به سبدغذاییتون اضافه کنین خوبه..
پاسخ:
امان از تجربه.
ممنون بابت توصیه های مادرانت ماهی خانم
زیتون که خیلی وقته میخوره
اتفاقی اومدم، داشتم صفحه تونو می بستم، این عکس و دیدم.. واییییی بینظیره.. میشه بگید اسم این فندق بانمک چیه؟ نگید بهش فندق، بعدا بزرگ بشه غصه میخوره مثل من.. به من میگفتن خرس کوچولوی بابا!!! البته فندق خیلی شریف تره ولی بازم شائبه داره..
خلاصه از اونجایی که به شدت بابایی هستم هرچی پست در مورد فندق خانوم بود و خوندم و به کل تحقیق فردا از سرم پرید.. 
شما بابای باحالی هستیا.. تا حالا ندیده بودم.
پاسخ:
ممنون از لطفتون و امیدوارم خوندن نوشته های من براتون به اندازه کافی جذاب بوده باشه
به خودش که زیاد نمیگیم فندق ولی وقتی به دنیا اومد اولین چیزی که به ذهنمون رسید فندق بود.
نه بابا دیگه اونجوری هم نیس.خخخخ.    الان دیگه دخمل خوبی شدم اونا واسه بچگی هام بود.اتفاقا از اون بچه های خیلی مثبتم تو کلاس از این شیطونی ها نمیکنم.هر چند مزه میده یاذدگاری نوشتن رو صندلی.خخخ.ولی من همیشه تمیز بودم هیچ وقت این کارو نکردم.   تازه ردیف جلو هستمم همیشه خب تو چشمم نمیشه.خخخخ.بعلههه امانتدار خوبی بودم تو مدرسه.خخ. یادمه بچه تر بودیم اگه خط خطی میکردیم بهمون میگفتن اینا بیت الماله نکنید.خخخ. منم بچه بودم اون موقع اصن معنیشو درک نمیکردم.

در جواب اون سوالتون که چرا مدرسه مو دوس دارم شاید بهتر بو به جای کلمه ی دوست داشتن عنوان دیگه ای مث دلتنگی رو میگفتم اخه اونطوری بیشتر حسم منتقل میشد خوب نرسوندم منظورمم رو .منظورم بیشتر این بوده که خب درسته خیلی خیلی سختی کشیدیم تو مدرسه واسه درس و اینا الانم که سال کنکور کللا حساسه و سخته و جوری هست که در اینده اصن دوس ندارمم به این دوران برگردم باز ولی با همه ی این سختی ها در کنار خاطرات بد خب ادم احساساتی هستمم نمیدونم چرااا همش حس میکنم ممکنه دلم واسه این دورانممم تنگ بشه در اینده نمیدونم. منظورم بیشتر این بود. ولی در کل که کدوم ادمیه که راضی راضی باشه والا حرف شما درسته .چون منم نه از سیستم اموزشیمون راضیممم نه از فضامون نه از حالا معلم ها اونایی رو که دوسشون دارممم با صرف نظر از علمشون تو قلبم جا دارن بد هاشونم که هیچ وقت نمیبخشم.خخخخخ.تازه امکانات مدارس تهران بهتره والاو شهر ما که فقر اموزشی داره.خخخ.ولی با این حال مدرسه مون پارسال که رتبه تک داشت همیشه هم چند تا تهران و بهشتی و کلا پزشکی های معتبر داره چون من حس میکنم این شهر های کوچیک تر بچه ها خر خون ترن اخه تفریح زیاد نداره واسه جوونا مث تهران که سرگرم بشن همه میفتن رو همون کتاباشون.خخخخ. نظر شما چیه؟البته بچه های تهران خیلی قوی تر باهاشون تو مدرسه کار میشه چند تاکتاب زبان شنیدم کار میکنن کنارش و....تازه رقابتم تو تهران زیاده .ولی در کل اقا مشاور میخوام بگم شما که تهرانی اینو میگی با اون مدارس سطح بالای بابااشهرش مث ابوریحان و خرد وکوشش و .... وای به حال ما که تو این شهرستانا هستیم ما دیگه چی بگیم از فقر اموزشی؟خخخخ. ولی در کل فک کنم منظور شما اینه که سیستم اموزشیمون تو ایران اشکال داره نه؟(بحث سیاسی خخخخ.)من خودم از درس هایی مث عربی متنفرم یا درس های مسخره ای که باید تو ایران بخونیم ولی کاربردی واسمون نداره با این کنکور که شده غول ما.ولی تو خارج بچه ها برحسب علاقشون انتخاب میکنن چی بخونن و کنکور ندارن به جای کلاس عربی و چرت و پرتم موزیک و دانس و اینا دارن خب برا همین شاد ترن موفق ترن و کلا تب دکتر مهندس بودن توشونو وجود نداره اگه مکانیکم هس خوشحاله علاقشه.خلاصه نمیگم خارج عالیه این جا بده ولی یه سری چیزا تو اموزش ما هارو داره اذیت میکنه این جا عذابه سال ها واسه دانش اموزا. تازه روز به روزم داره بدتر میشه.خخخ. هزار تا کلاس و پایه ونطام قدیم داره اطافه میشه  از ما که گذشت ذوران مذرسه با همه ی خوب و بدش ولی من بیشتر نگران بچه های اینده هستم.خخخخ. طفلکی ها با این کلاس های اضافه.خخ. نگران بچه اینده خودم. نگران فندقی.تو شهر ما کنکور شده بازار واسه پول دراودن موسسه های مختلف واسه کسایی که سو استفاده میکنن هر جا میری هر موسسه داره تبلیغ خودشو میکنه و اساتیدشو همه جا بنر زدن. ادم میمونه کی راس میگه کی دروغ.اتفاقا یکی از پست هاتون به این موضوع اشاره کرده بودین که واقعا عالی گفتین و حرف دل منم بود. ادم با این همه کتاب های مختلف کلاس های مختلف کنکور های اموزشی مختلف گیج میشه.حااا مسئله پولشم نیس اگه خوب به درد بخور اشه فداسرمون بیشتر بحث اخازی بعضی هاست و کلاهبرداری هاشون.خخخخ.
یادتونه گفتم تو اون پست نمیشه اعتماد کرد ریسکه حتی واسه مشاوره گفتم حداقل اگه بهترین هزینه رو بکنیم بهترین تکنیک رو میخوایم.

خلاصه ببخشید از کجا به کجا رسیدم. اخه دقیقا دست گذاشتی رو نقطه حساس داغ دلم تازه شد دلم پر بود از این چیزا گفتیم مرکز تون که نمیایم حداقل همین جا درد دل کنیم.خخخخ.دیگه عذرت .سرتونو به درد اوردم. من با ذهن بچه گونم اینا رو گفتمم  ممکنه هزار غلط تو نوشته هام باشه تو عقایدم باشه ها.
حق مشاوره چی میخواین الان بدم؟خخ.
راستی ایشالا دکترم میشین. دانشجوی دکترا نیستین؟ ولی من همون دکتر صداتون میکنم اخه حال میده .دوس دارمم.
خدافط.
پاسخ:
وای دختر، تو چقدر حرف داشتی...
جهت اطلاع عرض میکنم سال ۸۹ یا ۹۰ هیچ رتبه یه رقمی از تهران وجود نداشت، طبیعتا بررسی هایی انجام شد و نکته جالبش یکی از دلایل بود. انباشت سرمایه منابع و امکانات اموزشی باعث چندبرنامه گی و گسست آموزشی بچه های شهرای بزرگ بخصوص تهران شده بود. یعنی یه جا کنکور ازمایشی میدن، کتاب های موسسات مختلف رو میخونن، کلاس جاهای مختلف میرن ، تازه مدارس هم وارد به عنوان فوق العاده وارد این بیزنس پول ساز شدن. اما هبچ کس به بچه ها یاد نمیده چجوری درس بخونن.
من ترس دارم مگه؟ شما اخمویی اخم کردی به بچه حتما
پاسخ:
داره تلویزیون میبینه، بعد هم به ظاهر مظلومش نگاه نکن. چنان دختر خیره ایه که نگو
وای چه کامنت طولانی نوشتم.خخخ. خلاصه عفو بفرماید. اره حرفتون درسته منم دقیقا همینو گفتم هر چی امکانات بیشتر سردرگمی ما ها دانش اموزا بیشتر.خخ. اره تهران رتبه تک نداشت همین پارسالم فک کنم تبریز بود رتبه یک بعدشم رتبه سه مال مدرسه ما بود.لو رفتیم.خخخخ. ولی یه چیز دیگم هست ها این که اگه تهران ادم کلاس های حالا هر استادی نه ولی همون استاد برتر که میشناسه رو بره خب حداقلش اینه که اون استاد مطلبو احتمالا درستشو میگه ولی این جا من شنیدم که یکی از اساتید خیلی خیلی حوبمون که معروفن خیلی حتی کتاب دارن و کتابشونو خریدم الان تو موسسه واسه بچه های اینجا که پروازی میان شنیدم اون طوری که تهران درس میدن این جا نمیدن خب این انصاف نیس واقعا. وجدان ادمو میطلبه. البته منم شنیدم نمیدونم حقیقت داره یا نه. ولی اگه حقیقت داشته باشه خب پس دارن سر این شهرستانی های بیچاره کلاه میره و تازه پول هاشونم هدر.خخخخ.خلاصه دیگه نمیخوام ادامه بدم این بحثو چون هر دم از این باغ چی میگن تازه تر از تازه تری میرسد.خخخ. حرف ها زیاده اقای دکتر.جایز نیس همشونو بگم. ولی به خدا در حق کنکوری جماعت داره ظلم میشه.
ای کاش یکی بود روش درست درس خوندنو بهمون میگفت.ای کاش.

راستی یکی از نتایج خط خطی های دوران کودکی خواهر جانم اینه که الان تابلوی نقاشی میکشه.ولی من.خخخخ. خب من فقط درس میخونم.خخخخ. نه بابا من به موسیقی بیشتر علاقه دارم تا نقاشی. ارزو تو ارکستر های بزرگ ملی
ویولن سل بنوازمممم.

پاسخ:
من هم تهران بودم و هم شهرستان. اتفاقا دانش اموزای شهرستانم بهتر بودن. البته به طور میانگین
درباره استاد هم باهات موافق نیستم، دبیر به سطح عمومی کلاس نگاه میکنه و خودشو با بچه ها هماهنگ میکنه پس شاید کلاس اونجا ضعیفتره. وگرنه از نظر مالی پروازی خیلی هم صرف میکنه
اها یه چیز دیگم که میخوام بگم اینه که اقای مشاور به خدا همین خانم ایکس که کنکور 94 تو مدرسمون تک اورد وقتی اومد واسمون تو مدرسه حرف بزنه میدونین چی گفت/؟؟؟؟ ازش بچه ها پرسیدن کلاس و اینا کجا رفتی؟باورتون میشه برداشت گفت من درسو تو کلاس از معلم ها گکرفتم هیچچ دقت میکنین هیچ کلاس بیرونی نرفتمم خب همه میدونستیم داره دروغ میگه تابلو اخه معلم های مدرسه ما مگه اونقدر عالین که بخوان رتبه تک بدن؟خخخخخخ. همه میدونستیم چندین ها میلیون پول خرج کرده نمیگم نخونده خونده ولی هزار جا کلاس رفته هزاربرابر از تهران و این جا بگیر کلاس رفته اونقدر تعداد کتاب تست هاش زیاد بود که همشونو اهدا کرد به مدرسه. خلاصه میهوام بگم از این که به ما ها که دوستاش بودیم تو مدرسه خودش بودیم دروغ گفت.خب این جالب نیس به خدا. چون اونجا که دوربینی نبود صداو سیمایی نبود که رتبه تک نتونه بگه کلاس رفتم اونجا که خودمون بودیم. از این دروغ گوییش بدم اومدددد.

ببخشید اقای مشاور نمیدونم چرا این چیزارو دار  به شما میگم و دارم سرتونو درد میاورم واقعا شرمنده ام اما  انگار باهاتون احساس راحتی میکنم که اینجا میتونم حرفمو به یکی بگم.تو خانواده هم همیشه این گله هارو دارمم اونام قبول دارن ولی تو جامعه نمیشه گفت. فقط شده تظاهر.
خلاصه شرمنده. قول میدم دیگه نگم.خخخخخخ.
پاسخ:
خب این برمیگرده به خصوصیات اخلاقی همکلاسیتون و جو عمومی جامعه. بهش فکر نکن.
راستی الانم که نزدیک عیده هر موسسه داره واسه اردوی مطالعاتی خودش تبلیغ میکنه.خخخخخخ.البته من که تو خونه میخونم والا خونه خود ادم به این راحتی مجبوره واسه مکان.خخخخ.شرمنده اینو الان یادم اومد.فقط اقا استاد الانه که دیگه بگین عجب اشتباهی کردم به این دختره گفتم مشاورم.خخخخخخخ. ولی خدایی ممنونم که به حرفام توجه و گوش کردین.اینا همه درد و دل بودن.


پاسخ:
به نظرم کار درستی میکنی. ولی سری به سایت موسسات اموزشی معتبر کشور بزن و برنامه اموزشی دوره نوروزشون یه نگاهی بکن و ببین میتونی خودت توی خونه مشابهش رو اجرا کنی؟
اردوهای مطالعاتی دوره عید به درد همه نمیخوره. به درد دانش اموزایی میخوره که خود اموزگار نیستن و حتما باید زور بالاسرشون باشه.
سلام ممنونم مشاور عزیز که به حرفام گوش کردین.جریان اون استاد رو من که گفتم فقط شنیدم یعنی خودم سر کلاس ایشون هیچ وقت نبودم که بخوام قضاوت کنم از دیگرانی که بودن سر کلاسشون شنیدم که شاید غلط باشه و به صحتش مطمئن نیستم چون فقط شنیدممم.به هر حال اره برام مهم نیس نمیخوامم ذهنمو درگیر کنم و به هیچ کدوم از اینایی که اینجا گفتم فکر میکنم فقط خواستم باهاتون درد دل کنم .و نظر شما ر.و که براممم عزیزه نظرتون و قطعا کارشناسی شده میخواستم بدونم. وگرنه اینا اصن دغدغه های من نیستن.من درس خودمو میخونممم با توکل به خدا ایشالا نتیجه ی خوبی بگیرم.

میشه خودتون چند تا سایت بهم معرفی کنین واسه برنامه نوروز ؟ اگه شما بگین ممنون میشم حداقل معتر باشه شما که مشاورین تایید کنید.
پاسخ:
واوووو... ممنون از تعاریفت و حسن اعتمادت.
اگر ایمیل داری برام ادرسش بزار
فندق خیلی با نمکه.ببوسینش یه جای من
چرا دختر بچه ها بانمکتر و تو دل بروترن؟! خیلی خوب بلدن خودشون و مهارتهاشونو به بقیه نشون بدن.
در مورد نشستن خیلی نکته ی خوبی گفتین ممنون.
پاسخ:
کلا رشد دختر بچه ها در بیشتر زمینه ها تا ۴ و حتی ۶ سالگی سریعتر از پسر بچه هاست. بخصوص مهارت استفاده از اعضای کوچکتر مثل انگشتها رو سریعتر پیدا میکنن.
ممنونم مینو جان
سلام کجایییین؟فک کنم از دست کامنتای من فرار کردین. شرمنده . دیگه تموم شد.خخخخ. فقط به نطرتون برنامه سایت مکتبستان چه طوره؟سایتش معتبره؟بعد این برنامه باشگاه پرواز چی؟
پاسخ:
شرمنده، این هفته خیلی سرم شلوغ بود. اصلا هم کامنتات مشکلی نداره.
این دوتا هم که گفتی والا خودم بی اطلاعم. اجازه بدی یه نگاهی بهشون میندازم و نظرمو میگم.
فقط علی الحساب اینو داشته باش که اسم هاشون خیلی بازاری و تبلیغاتیه
اوخی چه قدر دلم می خواد بچه اولم دختر باشه. بوووووووووووووس به فندق
پاسخ:
امیدوارم به خواسته اتون برسید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی