var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!!!

دوشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۱۰ ب.ظ

نزدیک بود صاحب باجناق بشم! ولی خب نشدم، یعنی نشد که بشم، بیچاره میخواست که بشه یا لااقل احتمالشو میداد که بشه ولی خب... اژدهاست دیگه!

در این ۱۲ سالی که همسر و بالطبع این خانواده رو میشناسم، این دومین خواستگار نیمه رسمی اژدها بانوست. اولیشون که پسرعموی خوش قلب و کاربلد و مهربون ایشون بود که طبیعتا بعد از اعلام تمایل به وصلت با ایشون، بد رقمه از چشمم افتاد. نه بخاطر اقدام برای اشغال پست باجناقی بنده -که ابدا هم کار راحتی نیست- بلکه بخاطر سطح دید و درک پایین که خودش و پدر فوق العاده دوست داشتنی اش به خرج دادن. یعنی واقعا از پدروپسر، چنین اشتباهی بعید بود که نتونن تفاوت های وحشتناک این دو نفر رو ببینن. صرفنظر از اختلاف عقیدتی این دونفر که اصلا یه چیزی در حد تفاوت مذهبه، فقط به این نکته اشاره کنم که درحالیکه پسرعموجان به شدت درحال کار در عسلویه است و امسال دومین فرزندشو به دنیا اوورده، سرکار خانم دقیقا همین الان دارن با دوستان علاف تر از خودشون برای مسافرت آخر ماهشون به دوبی نقشه میریزن، اونم بدون اینکه در این سی سال گذشته حتی یک روز کار کرده باشه!! یا اصلا حتی زودتر از ۱۱ بیدار شده باشه.

حالا بعد از گذشت ۵ سال از اون خواستگار سرو کله این یکی پیدا شد... یا شایدم نشد! میگم نشد چون واقعا هم نه دیده شد و نه شنیده. همه چیز در حد پیامک باقی موند.

داستان اینه که تماس تلفنی مادر خواستگار صبح شنبه هفته پیش و قبل از بیدارشدن عروس، برقرار شد و مادران گرامی با اغوش باز پذیرای هم شدن. روز بعد، سرخود و بدون هماهنگی با دوطرف اصلی، همینجوری خوشحال، برای دختروپسرشون قرار گذاشتن که مثلا برن و همو ببینن. طبیعتا با مخالفت اژدها مواجه شد که "برای چی واسه خودتون الکی قرار گذاشتین و من امروز آمادگیشو ندارم". حالا از مخالفت یا موافقت آقای خواستگار اطلاعی در دسترس نیست. شماره ها ردوبدل شد تا قرارومدار خودشون بزارن. ذکر این نکته ضروریه که حضرت آقای داماد دانشجوی دکترای حقوق یا چه میدونم وکالت تشریف داشتن و طبق براوردهای دوستان از اون پاستوریزه های درس خونده و آقا... با لهجه مارندرانی البته! اما ظاهرا توی دانشگاه ها شعور یاد ملت نمیدن چون آقای دکترای حقوق به جای اینکه تماس بگیره و خیلی مودبانه قرار شام یا ناهار یا هر کوفت دیگه ای رو که این روزا میدن، بدههههههه... همه چیزو در حد اس ام اس برگزار کرد!!! پیشنهادش هم هیچ هزینه ای دربرنداشت و فقط کوچه و خیابونای خلوت مدنظر داشتن که مثلا یه وقت اژدها با مرد نامحرمی دیده نشه و براش حرف درست نشه!! هیچی دیگه فرداش رفتن سر قرار... نه دیگه نرفتن. چون یه روزشو آقای حقوقدان اضافه کار بود و  نمیتونست بره سر قرار روز بعدش اژدها با دوستاش دوره هفتگیشون داشتن!  برای روز بعدش هم که قرار گذاشته شد،چند ساعت قبل از موعد وعده، اژدها پیامک زد که "ببخشید من یادم نبود اصلا، امروز نمیتونم بیام، باشگاه دارم!!!!" 

هیچی دیگه. آقای دکتر دید که ظاهرا مشغله سرکار خانم خیلی هم کم نیست و اصلا شاید بخاطر همین چیزاست که تاحالا بیکاره. به علاوه ایشون که از باشگاه بدنسازی برای قرار با خواستگارش نمیگذره، لابد بعدا تره هم برای ایشون خورد نمیکنه و نهایتا شاید در حد دیلدو مورد استفاده قرار بگیره.... کلا عطاشو به لقاش بخشید و عاقبت بخیر شد!!


پی نوشت:

- به شخصه دوست دارم باجناق دار بشم. ترجیحا گرین کارت داشته باشه یا حتی سیتی زن یه جایی باشه. دست زنشو بگیره بره یه گوشه دنیا، زندگیشو بکنه. یا حتی یه گوشه اون دنیا

- دوستانی که میخوان اطلاعات بیشتری دررابطه با اژدها به دست بیارن پست مربوط به خودشو مورد مطالعه قرار بدن.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۹
آقای پدر

نظرات  (۱۹)

کاش من جای خواهرزنت بودم،داره زندگی میکنه به خدا!حسودیم میشه بهش ناجور اصن!
جمعیت بلاگرام که جمیعا نوک پیکانو گرفتن سمت مازندرانیای بدبخت!با دوستان هماهنگ کنیم یه حرکت واسه برانداختن سرویسهای وبلاگدهی بزنیم!
پاسخ:
جان من شما بیخیال شو... کلا نسل وبلاگ میتونی ور بندازی
عجب پست خاله زنکی .خخخخخ
پاسخ:
ببخشید دیگه... البته خواهرزنکی!!
ینی ی خانوم با خواهر همسرش انقد مشکل نداره ک جنابعالی با این بنده خدا دارید.
دلم برای باجناقت میسوزه ن ب خاطر اژدها بلکه ....
.
راستی اگه فضولی ندونی خواستم اطلاع بدم جنابعالی ادرستون رو همه جا اشتباه تایپ میکنید.
 Ir نه it, حالا شایدم از عمده.خلاصه خواستم بگم.
پاسخ:
...بخاطر اینکه قرار باجناق من بشه لابد؟!!
ممنون آنا که بهم گفتی. خودم دقت نکرده بودم
خاک  عااالم بر سرم چه حرفای بدی هههههع
پاسخ:
هان؟ دقیقا کجاش بده؟ خب واقعیاتو گفتم...
شما هم ازین حرفا بلدین پس؟! :)
پاسخ:
کدوما دقیقا؟ کلا من خیلی حرفا بلدم!!
من اینو نگفتما،الکی حرف تو دهنم نذار!:/
گفتم که ی کار خیری کرده باشم!:/
پاسخ:
خب من فکر کردم بخاطر این دلت برای باجناق آینده من سوخته.
اون قسمت پیامک دادنشون رسما منو مرده!!!!! حالووو خواهر خانم شما اژدهااا!!! اون تحصیلکرده حقوقدان باید پیامک بزنه؟؟؟؟
همون بهتر که رفت، اگرچه ازش صلب توفیق شد که باجناااق شما بشه ولی اگر اومد بود کلا شیوه خواستگاریش سوژه خنده میشدااااا
خوش به سعادت همسر بنده میشه که از نعمت داشتن خواهرزن و باجناق محرووومه!!
پاسخ:
من به شخصه فکر نمیکنم با باجناق مشکلی داشته باشم ولی اژدها کلا خیلی رو مخه... 
سر اون قضیه پیامک، من خودم کلی خندیدم!
(((((:

مطمینی اقتصاد نخونده این کاندیدای سمت باجناقی....شیوه ی خواستگاریش خیلی مقرون به صرفه بود
پاسخ:
بنده خدا میخواسته اسمش رو دختر مردم نمونه. ولی خداییش اگر اژدهارو میدید میپسندید. اما ول خرجی بی مغز اژدهاو مقرون به صرفه بودن اون آقا، کل زندگی احتمالی این دونفرو به سه ماه محدود میکرد.
وای از دست تو کلی خنددیم پدر.خنده ای که صدای همکارم رو درآورد امید وارم با جناقت کلا اون ور آب باشه که سالی یکبار هم اژدها را نبینی
پاسخ:
یه جورایی اعتقاد دارم هیچ وقت باجناق دار نمیشم... ولی اگر شدم حتما خودم ترانسفرش میکنم.
من پست مربوط به خواهر زن رو خوندم و از طرف همسرم کلی خدارو شکر کردم که خواهر زن خوب و مبادی آدابی داره البته ناگفته نماند که یه خورده ول خرجه :)
پاسخ:
جساراتا نظر همسرتون هم پرسیدین؟ 
چه پست با نمکی بود اقای پدر.مخصوصا اون قسمتی که باجناق سیتی زن جایی باشه :)))))))
خدا آقای حقوقدان دوست داشته. باید ببینیم چه کار خیری انجام داده بوده رفع بلا شده ازش.
احتمالا ایشونم راضی نبوده که پیامکی ارتباط برقرار کرده و منتظر بهانه برای کات کردن.
باجناق و جاری در یک سمت قرار دارن خوبش خوبه بدش بد!!

پاسخ:
مینو جان اگر مساله به دیدن باشه، همه خواهرزن منو میپسندن. دک و پز و قروقیافه اش که خوبه فقط درک محیطی و هوش رفتاریش چیزی در حد خزه است!!
به نظرم آقای حقوقدان هم به اندازه خواستگار اولی آدم خوب و محجوبی بوده که خدا نجاتش داده.
آی خندیدم  
خواهر زن جالبیه فقط اونجایی ک نوشتی از بوی بدنش نمیشه سمت اتاقش رف حالمو بد کرد  ینی عققق زدم 
پاسخ:
خب راستش مشکل تعرق زیادش با عمل جراحی برطرف شد اما مشکل عدم علاقه اش به حمام هنوز پابرجاست!!!!
منم خیلی از این آدمهاییم که "خود" برام مهمه ولی اگر یکی از رفتارهای خانم اژدها رو انجام داده بودم خواهرجان درجا ادبم میکرد البته شاید همسر شما هم گفته ولی جلوی شما نگفته
پاسخ:
دقیقا بزرگترین خصوصیت اژدها همینه. "خود" ولاغیر. مطمینم صحبتایی کرده ولی اینقدر نرم و ملایم بوده و اژدها هم اینقدر پوست کلفت هست که واقعا بی تاثیر بوده.
اره باور کن. چون خیلی اوقات همسرم میگه خواهرک به نسبت هم سن و سالاش خیلی عاقل و فهمیده س
پاسخ:
حسودیم شد
وای مامانم اینا...
بله میدونم خودم!
متلک نمی ندازه؟
فکر نمی کنه تاپ ترین زن دنیاست؟
خواهرشوهر من هر دو ثانیه یه بار یه متلکی می ندازه. مسخره می کنه و خودش رو زیباترین و ترین ترین دنیا خطاب می کنه!
دست به فحش دادنشم بد نیست.
هر چی هم کادو بگیره عمرا یادش بمونه که بهت در مقابل گاهی کادو بده
پاسخ:
نه شکر خدا. این نه متلک میندازه، نه فحش میده و نه حس خود انجلینا بینی داره. فقط یکم عصبانیه!!
طرف ما مشکلش توقع بیش از اندازه از اطرافیانه. و تنبلیه مفرط. طوری که من بهش میگم اگر خونه دچار اتش سوزی بشه تا وقتی به زیر دست خودت نرسیده اصلا نمیفهمی. نه اینکه کاری انجام نده ها، نه، اصلا نمیفهمه.
خدا رو شکر کنین این خصوصیت زبون نیش دار رو نداره. مواردی که از اژدها گفتین رو به یه زبون نیش دار اضافه کنین. با کمی افاده و خودبرتربینی هم بزنید میشه خواهرشوهر من
پاسخ:
خب خدارو شکر.
البته اگه زبون نیشدار داشت، بدم نبودا. حریفش میشدم. تازه هرچی میخواستم میگفتم دلم هم خنک میشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی