var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

شیوه خانوادگی

چهارشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ

۱- خب، اول اینکه هر چی به آخر هفته نزدیک میشیم، من هم مثل بیشتر آدمها حال بهتری پیدا میکنم. شاید بخاطر اینکه مدت بیشتری با همسر میگذرونم. البته مدیونید اگر ربطش بدید به شب جمعه ها. چون خب احتمالا میدونید که با وجود فندق خیلی هم فرقی با شبهای دیگه نمیکنه.

۲- گفتم فندق، بزارید یکم از قابلیت های جدیدش بگم. مثل چی حرف میزنه، کاملا میفهمه چی میگی و درباره چی صحبت میکنین و میتونه کلمات رو حتی به صورت درب و داغون ادا کنه. مثلا دلس(دلستر)، پاسا(پاستا)، موتض(مرتضی)، انو(انار و انگور) و خیلی چیزای با نمکه دیگه. حتما باید از حرف زدنش فیلم بگیرم که پس فردا بزرگ شد و وایساد توروم بلبل زبونی کرد، یادش بندازم چی چی بوده!!!

۳- این هفته ماشین جدید خریدیم. از این موضوع که من چندان رغبتی به این کار نداشتم و هنوز هم با قبلی که اتفاقا نونوارش هم کرده بودم، حال میکردم و اوضاع نابسامان مالی و کاری من و انواع و اقسام اقساط و صندوق های جورواجور که بگذریییییییم... فقط یه دلیل داشت. همسر دیگه حوصله قبلی رو نداشت و واقعا سوار اون شدن براش جذابیت که هیچ، حتی عذاب آور هم شده بود، ظاهرا. دارم فکر میکنم چند وقت دیگه شانس در خونه منو میزنه و منم براش عذاب آور میشم.

۴- حالا همچین سرنیزه هم نزاشته بودن پشت سرم، چون راستش دیگه داشت میشد شش سال و وقتش بود ردش کنیم. به نظرم سال ۸۹ که خریدیم هم برنامم این بود که بعد از ۵ سال مرخصش کنم.

۵- اصولا همسر خیلی علاقه داره که جلوی حساب بانکیمون وایسه و نزاره جوگیر بشه و خدایی نکرده دور ورداره. برای همین وقتی به ۱۰ تومن -دقت کنید، ۱۰ تومن- نزدیک شد، شروع میکنه به برشمردن راه های خرجش. انصافا بیشتر مواقع هم خوب فکر میکنه، البته با یکم دستکاری من. حالا دستکم یه پشتوانه برای آینده و روز مبادا و اینا داریم. فقط اگر به من بود ترجیح میدادم الان که جوونیم بیشتر حال میکردیم. ماشین بهتر، مسافرت بهتر... فقط سروضعمونه که ایراد نداره.

۶- فندق خانم جون، دیگه داره روی دیگشو نشون میده. از اون چیزی که بدم میومد داره سرم میاد. یعنی سرکار خانم به راحتی هر گوشی موبایلی دستش میگیره و قفلش باز میکنه و میره سروقت گالری. تازه فهمیده که از اپلیکشن تلگرام و واتس آپ هم میتونه به اهداف شومش برسه. خدا میدونه تا حالا چندبار مادرشو از گروه های مختلف که کم عکس داشتن، لفت داده!! نکبت فقط ۱۷ ماهشه!!!!! من از همین جا باید از خانواده محترم خودم که چنین گندی بالا اووردن، صمیمانه قدردانی کنم!

۷- آهان راستی، فندق برای پدربزرگش (پدرمن یا همون موتض) جونش درمیره. حتما باید هرروز ببیندش و جداکردنش هم کار سختیه.

۸- بیشتر این هفته، مسوولیت نگهداری از فندق برعهده مادبزرگش(مادر آقای پدر) بود. نتیجه اش این شد:

Δ فندق کف دستش به اندازه دوسانت برید و و کلا پوست اون قسمت کنده شد. فاجعه اینکه نمیدونه دقیقا به کجا دستشو زده!!

Δ اون دست زخمی و پوست کنده اشو، روز بعد تا مچ کرد توی قوطی رنگ! نمیدونم چطور و با چی پاکش کرده، جرات هم نکردم بپرسم چون احتمال داشت به جای الکل از تینر استفاده کرده باشه. اصلا نمیخواستم بدونم...

Δ برنامه غذایی فندق کلا بهم خورد. طوری که ناهارش بین ۳:۳۰ تا ۴ میخوره!

Δ روی لپای فندق دونه های ریز قرمز دراومده، کمی زبر شده، بیشتر شبیه اینه که گرمیش کرده باشه و ریخته باشه بیرون. نمیدونم چی بهش داده که زیاد بهش نساخته. قربونش برم خود فندق هم به هیچی نه نمیگه!!

Δ حاضر شرط ببندم تقریبا هر روز بهش بستنی شکلاتی یا نسکافه ای داده. یحتمل با کاکائو!

Δ علاقه و البته مهارتش در استفاده از گوشی موبایل بسیار بالا رفته!!

۹- یه علاقه عجیبی دارم به دیدن جاهای دیگه دنیا. یه جوری که دلم میخواست یه جهانگرد آواره و بی سر پناه بودم و همینجوری دور دنیا میگشتم. خب البته چندتا مشکل داشت، اولیش ملیتم بود که تقریبا هیچ جا رام نمیدادن و دومیش که کمی تا قسمتی قابل حل بود بحث پول بود. اما خب اگر جهانگرد نشدم شاید بتونم دستکم ایرانگرد بشم که. یه چیزی تو مایه های میلانی مثلا.

۱۰- تصمیم گرفتم فانتزی های جهانگردیمو براتون علنی کنم. برای همین شروع میکنم به گذاشتن عکس جاهایی که طبیعت دلپذیری دارن و دیدن تصاویرشون روح و روانمو جلا میدن.


موقعیت ۱ : سانتامادالنا-ایتالیا Santa Maddalena (شمال ایتالیا، نزدیک مرز اتریش و آلمان)

سانتامادلنا

سانتامادلنا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۷
آقای پدر

نظرات  (۲۴)

سلام و علیکم 
ماشین مبارکه،حالا چی خریدین؟!!
اقا شما  شغلتون چیه خیلی کنجکاوم؟!
فندقم بزرگ میشه خانوم میشه و بچه گیش تموم میشه
تو واقعا  دوست داری همسر از تو هم دلزده بشه
ای بابا
راسی میخواسم میل بسازم ،فرصت نشد،نیس هی میخوای ی چیزایی رو خوصوصی بگی!خخخخ
پاسخ:
من هییییییچ حرف خصوصی با تو ندارم.
راستی یه چیزی... من همیشه منظورم از آنا، اون آناهه است کامپیوتر خونده و وبلاگ نداره. درسته؟ اخه دارم شک میکنم یه جورایی
مهم نیست من دوست دارم یا نه، اون اینکارو نمیکنه.
ماشین نو مبارک آقای پدر
قسمت مربوط به فندق دلم ریش شد
چه جاهای خوبی ! منم دلم میخواد برم اما فعلا دیگه خیلی آب به آب میشم
پاسخ:
ممنون.
نمیدونی چه شیرینی شده. این چیزا که برای هر بچه ای پیش میاد.
یعنی اگر آب به آب نمیشدی، میرفتی سانتامادلنا!؟
*موتض* یه کم سخت نیس خدایی?
پاسخ:
والا فندق که میگه. 
اون خط اول رو چقدر بو گفتید.منوجه نشدم شوخی یا جدی.من شوخی کردم.اما شما...
من همون آنام که ی بار وبلاگم رو خوندین ولی بستم وبم رو
پاسخ:
من متوجه شوخیت شدم که اونجوری گفتم.
اخه هربار با یه آی پی میای! خب آدم شک میکنه دیگه
واقعاً دوست دارین همسرتون ازتون دلزده بشه?شاید تجربه من اشتباه باشه ولی تا این لحظه زندگیم انقد گوشم پیچونده شده ک دیگه یاد گرفتم مواظب آرزوهایی ک می‌کنم باشم چون حتماً ی روزی برآورده میشن
همسر من دوست داره بره چایخانه تاکایاسو تو ژاپن،آخه چایخانه?اونم ژاپن?بعید میدونم دلم راضی بشه ک بزارم بره|:
پاسخ:
خب البته چایخانه اونا یکمی، فقط یکمی با مال ما فرق داره. حالا ایشالا رفت و برگشت براتون تعریف میکنه.
دلزده بشه!؟ مطمین نیستم نشده باشه.
 ن من ای پیم رو عوض نمیکنم خود شرکتش اینجوریه.بعدم گاهی با رایتل گاهی ایرانول گاهی ی شهر دیگه میام.همیشه ی جا نیستم.
پاسخ:
ایرانول!! خخخخخخخ...
آره میرفتم همیشه عاشق یه جاهای اینجوری بودم و کشور لیختن اشتاین هم خعلی دوس دارم 
پاسخ:
اره خب خوبه، اما پاتو از هر طرف دراز کنی از مرز میزنه بیرون.
من از وقتی ایرانسل اومد و همه داشتن بهش میگفتم iranvel
اما الان میخواسم بگم ایرانسلا اما از دهنم پری:)))))
پاسخ:
خب بامزه بود آنا
زندگی خوبی دارن
نمیدونم چرا سرنوشت ملتها انقدر با هم متفاوته؟ یه عده تو بهشت زندگی میکنن و همه از دم تو پول و رفاه و طبیعت زیبا غرقن و از صلح و امنیت زیاد نه ارتش دارن و نه دوره سربازی! یه عده هم اینطور تو فقر و فساد و جنگ و بی آب وعلفی  میسوزن.یه عده حتی پدربزرگشون هم تصوری از آزادی نداره
پاسخ:
چون یه عده کمتر از شعورشون استفاده میکنن و یه عده بیشتر.
من میدونم فرق میکنه،ولی همسری نمیدونه
پاسخ:
آهان، خب پس بزار بره اونم بفهمه... چرا اخه شما زن ها جلوی امال و ارزوهای مردا رو میگیرین!؟

من هیچوقت تا حالا به سفر فکر نکردم.

به جز تهران که هم برای کارهای اداری و هم برای اینکه هشتاددرصد فامیل هامون اونجان دم به دیقه توش پلاسم و یک بار هم که دو روز تبریز بودم و بابل که سه روز اونجا بودم دیگه جایی نرفتم.

در کل سکون رو خیلی دوست دارم.ای کاش میشد مثل کشتی چسب میچسبیدم به صندلیم و درسم رو میخوندم.بدون دغدغه ی مدرک!بدون دغدغه ی کار.بدون دغدغه ی پول.

پاسخ:
خب روحیات و شخصیت ادمها مثل هم نیست. من عوضش به هر سکون و قید و بندی ازارم میده.
فکر میکنم خیلی از ادمها دوست دارن سفر کنن. مثل خود من که عاشق سفر رفتن هستم. و دقیقا پست بعدیم در مورد مسافرت خواهد بود. در ضمن شاید به فندق گوجه فرنگی دادن 
پاسخ:
گوجه رو بعید میدونم. احتمالا بخاطر کیک تولدی بوده که خود گردن شکستم برای تولد مادرم خریدم.
ببینیم اذر خانم چی درباره مسافرت مینویسه...
اوه اوه اوه میشه فانتزیاتو بدزدم دلم خواست یه هم چین جایی باشم حتی با برف هم که باشه جذابه... ماشین نو مبارک  ایشالا چرخش برات بچرخه حالا نگفتی چی چی بود؟؟؟؟؟؟ فندق رو هم ببوس حسابی دختربچه ها الان شیرینن....
پاسخ:
سایتون سنگین شده دندون خانم جون.
حالا کلی از این فانتزیا میزارم، شاید بهتر از این.
ماشین قشر متوسط چیه؟ پرشیا
فندق داره به مرحله شیطونی اگاهانه میرسه
با ما سر یاری نداری؟! 
پاسخ:
چی شده نگار؟ من کلا سرم، کلا یاری ام
کلا دیدم ازت خبری نیس خواسم اذیتت کنم :) 
پاسخ:
وا؟ 
حالا ما یه چی گفتیم!وردار لینک اون دختره ی خرو😡😡
من فقط خواستم دلیلشو بدونم،همین،نه این که دوباره لینکو بذاری:(
به قوانین وبت پایبند باش😆
پاسخ:
بزار درباره خریت و گذاشتن لینک و اینا خودم قضاوت کنم. شما مجبور نیستی همه لینکای منو بخونی....
حالا اگه کامنت نگار رو من میذاشتم میگفی حرف خصوصیه تایید نمیکنی!:/بعدم منم پرسیدم ماشینت چیه نگفی !
انقد تبعیض اخه!
پاسخ:
اگر با من نبودش هیچ میلی.       چرا ظرف مرا بشکسته لیلی
خخخخخخخخ....
ماشین جدید مبارک .ایشالا چرخش براتون بچرخه{خنده}
صورت فندقم یا گرمیه یا اگه کسی ریش وسبیل داره بوسش کرده و حساسیت پیدا کرده .مواظبش باشین .خیلی بده بچه ها از الان تو موبایلن و از ماها واردترن
پاسخ:
صورتش خوب شد. البته مثل باباشه، لپا و نوک بینیش تو سرما هم کبود میشه.
این موبایلو از پدرو مادر من یاد گرفته نه از ما. ولی خب دست همه میبینه دیگه. به نظرم باید خودمون تربیت کنیم اول
تو خونه ی ما همسر دست به خرج کردنش و به باد دادن پولش بهتره!
البته یهو میره به این و اون قرض میده
پاسخ:
خانم جون، مال خودشه، اختیارشو داره. یعنی چی اصلا. حالا ببین یکم هم به من قرض میده؟
آنا فرزندم !ماشینشون  پرشیاست  گفت بنده خدا! پرشیا!
برو سر سوال بعدی مثلا رنگش ..... تو بپرس من برات میخونم به اطلاعت میرسونم


جرأت داری تایید نکن آقای پدر خششششم نشونت میدم
پاسخ:
دیدم تقاضا زیاد شد، اطلاعات کاملو تو پاسخ کامنت دندون دادم. 

والا مهمون داشتیمو درگیری و مسافرتو اداره و اینا اما نه اینکه نخونم همیشه خوندم بابا جان.... 
منم پرشیا دوست دارم خیلی ، سال یا ال ایکس؟؟؟؟ دلم ماشین خواست....

پاسخ:
ممنون که سر میزنی.
خخخخخخ... میخوای کامل برات بگم؟ ال ایکس، سفید, رینگ اسپرت، tu5...
در مورد ماشین خودم متوجه اشتباهم شدم آنا جان صمیمانه دستاتو میبوسم و ازت میخوام آرامشتو حفظ کنی
پاسخ:
دیگه آنا نداریم. خیالت راحت
میخوای الان فحشت بدم خوب پدرجون؟ محمدم دقیقا پرشیا ال ایکس سفید خیلی خیلی دوست داره اونم با رینگ اسپرت... 
واقعا واقعا واقعا از ته دل میگم چرخش برات بچرخه.... ایشالا بعدی شاسی بلند باشه... ایشالا ویلا تو شمال بخری... اصلا قصر بخری... ایشالا عروسی فندق... اوه... یکی بیاد جلوی منو بگیره.... تخته گاز دارم میرم...
پاسخ:
ممنون از دعای خیرت، فحش ندادت و کامنتت کلا...
باورت میشه هیچکدوم از اینا برام مهم نیست، چه اون دستشون که دارم و چه اوناییشون که ندارم.
حالا پرشیا که قدیمی شده، صبرکنید از سال ۹۶ محصولات جدید پژو هم میاد و ایشالا شما میخرید و من برات تخته گاز میرم...
۱۳ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۱۶ عقاید مجستیک آقای دکتر
یکی از تخصص های خانم ها بعد از صخره نوردی روی اعصاب همسرشون , خرج کردن پول هنگفت در دو دقیقه ست ! و همچنین اظهارات (توجیهات) بعدش که بهترین نحو خرجش کردن !!

پاسخ:
خخخخخ... خوب من هم اینارو از دوست و آشنا شنیدم. ولی خدایی همسرمن فکر اقتصادی خوبی داره و ما اصولا نقدینگی زیادی نداریم اما میدونیم کجا سرمایه گذاریش کنیم. یعنی در حد خودمون دیگه.
این که یه وبلاگ نویس خوب به ادم سربزنه خیلی لذتبخشه. ممنون آقای دکتر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی