var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

تحلیل خود

شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۱۵ ب.ظ

اینکه شما روانشناس خوبی در مقام مشاوره باشید به این مربوط نمیشه که چقدر حرفای خوب بلد باشید. اصولا نباید به این دلیل یعنی شنیدن حرف های خوب و راه حل های خاص به روانشناس مراجعه کنید. قرار نیست شمارا پند و اندرز بدهد و نصیحت کند که فلان کار را انجام بدهید یا بهمان کار را نه. این کار را دوستان ریزو درشتتان به درست یا غلط، انجام میدهند. او فقط گوش میدهد و مهمترین کار را انجام میدهد...پرسیدن سوال های درست و سپس تحلیل آنچه از پاسخ شما بدست می آورد. در واقع او با سوالاتش شمارا به سمت پاسخ مورد نیازتان راهنمایی میکند. بدون اینکه خودش به شما راهکار بدهد.

از مینو متشکرم که مستقیما سوال کرد که منظورم از عنوان پست قبلی چیست؟ جالب اینکه تا اینجا در هیچکدام از نظرات و پاسخشان از آن کلمه استفاده نشد. هیچ کس نگفت طلاق، هیچ کس نگفت جدایی. اما مهمتر از همه خودم بودم که نمیدانم به چه دلیل از این دو واژه استفاده نکردم. حتی وقتی مینو و بعدتر آنا هم سوال کردند. 

تحلیلش برایم کاملا روشن است. من، ناخودآگاهم اصلا تمایلی به این امر ندارد و هنگام صحبت درباره موضوع این واژه هارا فیلتر میکند. نه... حتی اگر خودم هم جدایی بخواهم، ناخودگاهم اصلا خوش ندارد از آن بشنود.

پی نوشت :

دوستان قدیمی ترم احتمالا یادشان می اید که من خیلی هم با زندگی مشترک میانه خوبی ندارم اما به هر ضرب وزوری هست، رل همسر و پدر خوب را بازی میکنم. به نظرم رسید این را باید یادآوری کنم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۹
آقای پدر

نظرات  (۶)

حالا میشه ازتون بخوام سوال های درست ازم بپرسین و جوابامو تحلیل کنین؟؟

پاسخ:

هه... توروخدا منو باش. یکی از دلایلی که من پست میزارم اصلا اینه که تو بیای تحلیل کنی.(بچه ای اگر باورکنی!). چون اینکارو بسیارخوب و عاقلانه انجام میدی. (اینجارو باورکن)
من واقعا شوکه شده بودم از عنوانتون! بقول شما ناخودآگاه همه مون نمیخواست چیز دیگه ای فکر کنیم.  از اینکه ناخودآگاهتون نمی پذیره خیلی خوشحالم.
هرچند گاهی یه مسئله به ظاهر قابل حله و دلیلی برای عواقب بعدی نداره اما هیچ کس جز خود اون فرد نمیدونه دقیقا چیه و چقدرقابل صبر یا گذشته.

پاسخ:
اره، دقیقا. به نظرم باید این کامنت شما کلا داخل خود پست میومد.
یعنیییی کامنتای جین برام از پستای جالب ترن!
اخه یعنی چی؟ اصلا چرا باید یکی رو ب یکی ترجیح داد؟! چرا سیاست ندارین شماها؟!هنگم من!خانواده خانواده س ،شوهر شوهررررررر!
آخه میدونید جناب پدر بعضی آقایون میگند مادر فقط یکی هست اما زن رو میشه همیشه داشت واسه همین همیشه زن رو خرد میکنن!اما من خانوم شما رو نمیفهمم واقعا،یعنی نمیفهمم مشکلتون چیه
پاسخ:
ببین مساله اصلا تشابه یا تساوی بین همسران و خانواده های طرفین نیستش، درواقع بحث سر تناسب رفتار با جایگاه هرفرده. وقتی این تناسب بهم میخوره، به تدریج حساسیت و بعد هم سردی و کدورت پیش میاد. 
به علاوه اختلاف فرهنگ جزئی هم وجود دارد. اختلاف فرهنگ نه عقیده.
اقای پدر از اینکه این کتاب مسخره رو بهم معرفی کردید چ هدفی داشتید؟؟؟واقعا میخوام بدونم 100 صفحه ش رو خوندم و دیگه داره حالم بد میشه از حماقت ی زن؟چ فکری در مورد من کردید.کتاب مورد نظر شما همین ک ی دختری ب اسم مونادی تن فروشی میکنه و طرفش ی روانیه؟؟؟ راستش هی حوندم فکر کردم شاید هدفی داشتید از معرفیش؟
پاسخ:
البته هدف که داشتم. قبول که داستان ازاردهنده ایه اما بحث درباره جامعه فلج و زنیه که بخاطر فشار و خشونت محیط مجبور میشه مخالف اعتقاد و شخصیتش عمل بکنه و ازهمه بدتر که براساس واقعیته.
وقتی بهت گفتم اینو بخون زمانی بود که دم از توان و قدرت فردی، مشخصا زن، میزدی. به نظرم کمی مغرورانه بود. میخواستم بدونی که چقدر خوشبختی که حتی دونستن یه همچین داستانی ممکنه تا این حد ازارت بده.
متاسفم اگر تا این حد بابتش ازرده شدی. خوندن ۱۰۰ صفحه اش هم خیلی اعصاب میخواد.
نیسی.نگرانیم
پاسخ:
راستشو بخوای از ترس تو جرات نمیکردم صفحه وبمو باز کنم! 
ممنون ازت
چرا نمینویسی چیزی؟ کجایی آقای پدر
پاسخ:
خوب نیستم آوا...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی