var pass1="3402

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

سمفونی مردانه

تجربیات یک نیمه جان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

خربودن!

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۰ ب.ظ

۱- دلم میخواست یه چیزی بنویسم اما کلمات جفت و جور نمیشدن... درست پرورونده و منظم نمیشدن. حرف و مطلب برای گفتن داشتما اما بلد نبودم بال و پر و بسط اش بدم. خنگ شده بودم... هنوزم هستم و اونایی که اهل نوشتن یا حتی حرف زدنن میدونن و درک میکنن که این وضعیت لال شدگی چقدر سخت و دردناک و عذاب آوره. احتمالا یه چیزی مثل پریوده!


۲- سخت تر از حرف زدن یا حتی نوشتن، شنیدن و خوندنه. بخصوص برای اون دسته ای که خوب می نویسن و خوب میگن، شنیدن یه جور توهین مستقیم به حساب میاد. کاری ندارم به اینکه برخی آدم ها اساسا دهن هستن و عضوی مثل گوش ندارن که ارتباط بین شمای گوینده و مغز و شعور احتمالی این دوستان رو برقرار کنه. میدونید چیه؟ اصلا دروازه ای برای ورود و پذیرش در درک و شعور برخی آدم ها نیست. پس بیخود زور الکی نزنید، به جاش از بحث صرفنظر کنید و یه «آهااااان، از اون لحاظ میگی...» بگید و به یه بهونه ای از مهلکه در برید. غیر از این وقت تلف کردنه.


                      خر

۳- این به این معنی نیست که شما باید طرف مقابلتون قانع کنید که حرف و نظر و رای شما صادق و صائب و سائقه و ایشون باید خفه بشه و بپذیره که شما درست میگید. چرا که در این صورت شما همون بند ۲ هستید. فهمیدنش آخه اینقدر سخته که در این حالت خود شما هم تبدیل به یه دهان گل و گشاد و بی مغز و زورگو میشید؟ جسارتا همزمان از همه قوای موجود استفاده کنید، بخصوص گوش. البته از دهان و چشم هم غافل نشید. در مورد بکار بردن قوه لامسه دیگه چیزی نمیگم که حرف و حدیثی در نیاد و پای شرع و عرف به میون کشیده نشه.


۴- ما آدمها اینقدر باحال و جالبیم که "گوش ها" رو بهترین دوستان خودمون میدونیم و کلا از دیدار و گفتگو(!) و وقت گذرونی با اونها لذت میبریم و بعد هم میایم و بانگ سر میدیم که «من وقتایی که با اون هستم خودم هستم...» ولی واقعیت اینه که داریم دری و وری میگیم! و اون "گوش" محترم فقط اجازه داده ما حجم بالای حرفامون رو بریزیم بیرون و اتفاقا ایشون چندان هم توجه نکرده چی گفته میشه و در اون لحظه احتمالا داشته به فوتبال دیشب یا سکس پریشب یا شام امشب فکر میکرده و صرفا با جوابای کوتاه مارو همراهی میکرده تا هم گند توجه نکردن خودش در نیاد و هم شما به بهترین نحو از موهبت داشتن و حرف زدن با چنین دوست فاخری بهره مند بشید. و شما سرمست از این که عجب دوست خوب و شنوایی یابیدید که میتونید راحت و بدون دغدغه قضاوت سفره دلتون رو پیشش پهن کنید... اما من یه سوال ازتون دارم: دست آخر چی دستتون میگیره؟!!


۵- در نقطه مقابل آدمهایی که در مقابل بیانات ما واکنش نشون میدن و نقد و تحلیل و دعوا و مرافعه میکنن یه مشت آدم عوضی و مزخرفن که ما صرفا بواسطه حب قلبی که بهشون داریم هنوز باهاشون دوستیم!! و بعد از هربار گفتگو باهاشون به این نتیجه می رسیم که: «آدم نباید اصلا پیش تو حرف بزنه، فرق نمیکنه خوب باشه یا بد... آدم آخرش پشیمون میشه!» خب، این اوج حماقت ماست. اتفاقا این آدمها هستن که پارو از گوش بودن فراتر میزارن و اونقدر برامون ارزش و علاقه و احترام قایلن که حاضر میشن فسفر بسوزونن و مارو بررسی کنن و از اعتبارشون پیش ما خرج کنن و از یه دیدگاه دیگه به موضوع مورد نظر ما نگاه کنن و مهمتر اینکه اونو بیان کنن... اصلا هم نگران این نیستن که ما با درک پایینمون ازشون دلخور بشیم و از چشمون بیفتن.


۶- الاغ بزرگترین گوش هارو داره...ظاهرا. اما دقیقا همین حیوون سنبل نفهمی و بی توجهیه. الاغ یه فحشه، نه بخاطر بارکش بودنش، بخاطر گوش های بی استفاده اش!!


پینوشت:

- آآآآآآآآه... این پست قرار نبود این باشه. داشتم یه "ازهروری،دری" مینوشتم اما توی بند دوم گیر کردم! نتیجه توپیدن به آدم هایی شد که در تشخیص دوست مناسب در اشتباهن!

- نمیدونید چقدر دردناکه که وسطای نوشتن خودتون، یاد عزیزترین دوستتون بیفتید که چقدر مشابه چیزیه که دارید نهی اش میکنید! شابد منم در تشخیص دوست مناسب در اشتباهم!؟

- در اشتباه نیستم. مساله فقط گفتن نیست... نحوه گفتن هم ملاکه.




موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۰۸
آقای پدر

نظرات  (۳)

۰۷ آذر ۹۶ ، ۲۰:۴۳ ماریا هستم
1- دچارش شدم :(
پاسخ:
خب پس درباره بقیه پست ازت سوال نکنم دیگه!
نقطه دردناکش اینه که همه تورو گوش ببینن و امان از زمانی که تو دنبال یه جفت گوش باشی.هنوز دهن وا نکرده میبینی یک ساعته فقط داری گوش میدی و مهلت بهت نمیدن.
حقیقت اینه اکثر کسایی که کمی شعور و گوش شنوا دارند بخش اعظمی از زندگی و انرژی مفیدی که باید صرف خودشون میکردن واسه همین دوستان هدر دادند زمان میبره تا متوجه بشی .
دوست خوب نعمته ولی دوست عاقل و با درک ثروته
پاسخ:
هاهاها، اره دقیقا. یه سری فقط میگن... حرف نمیزنن. مثل رادیو میمونن. کاری ندارن شما گوش میدین نمیدین حرفی دارین یا ندارین، فقط یه سره میگن.
با جمله اخرت حال کردم.
من بهترین دوستم رو دیگه ندارم .یعنی کم دارم
راستش رو بخواین خود من شنوده ی خوبی هستم تا سخنور خوب...
گاهی اونی که حرف میزنه نیاز به شنیده شدن داره و در واقع میخواد خودشو تخلیه کنه ....منظور شما هم قطعا در مورد درد و دل نیست.
جایی هم نیاز باشه نظرمو با قاطعیت میگم و معمولا رو عقیده و نظر خودم سفت و سخت هستم  حتی اگر به مذاق گوینده خوش نیاد 
با بند پنج کاملا موافقم
پاسخ:
شنونده خوب خیلی هم خوبه اما نه اینکه صرفا گوش باشیم برای ناله های دیگران و فقط تصدیق کنیم. 
با توجه به بقیه کامنتتون خیلی هم شنونده خوبی هستین. تا وقتی نگران ذهنیت طرف مقابل نباشین و صادق باشین، فحش دادن هم ازاده!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی