ما و ما
انتخابات آمریکا یه بار دیگه ثابت کرد که ملت ما و ملت آمریکا به یه اندازه نمیفهمیم!!! اینکه ملت آمریکا هم کعنهو ملت غیور و متوهم ما در رویا و خیال به سر میبریم و در انتظار رسیدن به رویای میهن پرستانه ایرانی یا آمریکایی و تحقق آرمان های ناسیونالیستی مون، بیش از اینکه به همراهی با دنیا و همبستگی جهانی فکر کنیم، به اعتلای ایران یا آمریکایی آباد، آزاد، ثروتمند و قدرتمند (البته هرکدوم به زعم خودمون) فکر میکنیم!!!! کلا دنیا به تخم مبارکمون هم نیست. اشتباه برداشت نکنید. منظورم این نیست که چون بیشتر دنیا آرزو می کرد ترامپ رییس جمهور نشه، مردم آمریکا هم باید کلینتون رو انتخاب میکردن، نه ابدا منظورم این نیست.
برعکس اتفاقا قابل پیش بینی هم بود که این اتفاق بیفته. چرا که نوع شعارها و سخنرانی های ترامپ، اون قسمتی که به پرده دری و اتهام زدن به کلینتون معطوف نمیشد، بر میگشت به اصلاحات داخلی و فضای اقتصادی و باورهای عامیانه مردم آمریکا و نه بحران های منطقه ای و سیاست های خارجی. درواقع ترامپ همچون سلف ایرانی متاخر خودش، عامه مردم رو هدف قرار داد و صد البته موفق هم شد. کافیه نگاهی جامه شناختی به آمار ایالت هایی که هر کدوم از کاندیداهارو به عنوان رییس جمهور برگزید -در مورد این جمله حتما در ادامه توضیح خواهم داد- بیاندازیم. ایالتهای شرقی و غربی، اونهایی که در حاشیه اقیانوس های اطلس و آرام قرار دارند و اصولا مدرن تر و شناخته شده تر و صد البته مهاجرپذیر تر هستن و شهرهای مهم آمریکا مثل واشنگتن، نیویورک، سانفرانسیسکو، لس آنجلس، سیاتل و از این دست در اونها قرار دارند،هیلاری رو انتخاب کردن و ایالت های سنتی و عوامانه و عموما مبتنی بر صنایع روستایی میانه آمریکا، ترامپی رو برگزیدن که شمایل آمریکایی تری رو داشت و مثلا برای هزینه انتخابات خودش دست به دامن سرمایه گذارها و تراست های سیاسی نشد و صرفا بر سرمایه خودش اکتفا کرد. با مزه اینکه دو ایالت دریایی آمریکا هم همینگونه صف بندی شدن و هاوایی کلینتون و الاسکای عقب افتاده تر، شخص ترامپ رو معرفی کرد! ذکر این نکته ضروریه که برعکس جامعه ما که سادگی و پرهیز از تجمل به گونه ای محبوبیت رو به همراه داره، در آمریکا ثروت و تجمل عموما به معنی شایستگی و هوش اقتصادی قلمداد میشه. در واقع هم ما و هم اونها بر پایه باورهای ملیشون، شخصیت اول سیاسیشون رو انتخاب کردن و مهمتر از همه بدون تفکر در باب ارتباط با بقیه دنیا!!! فراموش نکنیم که اظهارنظرهای ترامپ در باب سیاست خارجی جز مشتی فریادهای پرخاشگرانه و فاقد کارشناسی چیزی نبود و تنها بر باورهای عامیانه مردم استوار بود. مثل پاره کردن برجام!!! مردک ابله تصور کرده وقتی رییس حمهور بشه هر غلطی میتونه بکنه و مانند سلف متاخر وطنی هر اونچه که پیش از این وجود داشته میتونه زیر سوال ببره. در حالیکه این نظام حاکم بر کشوره که سیاست های اداره کشور رو تعیین میکنه و نه افراد، و نمیشه بالکل بر روی اقدامات گذشتگان خط بطلان کشید. در اینجا لازمه این نکته رو یادآوری کنم که تا جایی که من به یاد دارم دولت آمریکا هر ۸ سال بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه به طور پینگ پونگی دست به دست شد. لامصبا انگار نوبتیش کردن تا همه گی دور هم خوشحال باشن و راضی.
مخلص کلام، انتخابات ریاست حمهوری آمریکا بیش هر چیز منو به یاد واقعه مشابهی که همین اواخر در همین نزدیکیا افتاد انداخت. بامزه اینکه شلوغی های اخیر برخی شهرها و ایالت های آمریکا هم بیش از پیش بر این تشابه صحه گذاشت.
پی نوشت:
- خدا آخر و عاقبت منو با این پست به خیر کنه، خدا همه رو عاقبت به خیر کنه.
- در آمریکا این ایالتها هستن که رییس جمهور رو انتخاب میکنن و نه رای مستقیم مردم. درواقع هر ایالتی به طور مجزا انتخابات رو برگزار میکنه و یک نفر از کاندیداهای فدرال رو به عنوان رییس جمهور معرفی میکنه. هر ایالت با توجه به اهمیت و جمعیتی که داره، تعدادی رای داره، که با توجه به شخصی که انتخابات رو در اون ایالت برنده شده، تمام آرای خودش رو به سبد اون فرد میریزه که اصطلاحا به اون آرای الکترال گفته میشه. نتیجه اینکه گاها اتفاق میوفته که فرد برنده از نظر تعدادی حتی آرای کمتری داره اما فاتح انتخابات میشه. کما اینکه در همین انتخابات اخیر آمریکا، با اینکه هیلاری نزدیک چهارصد هزار رای بیشتر داشت اما ترامپ پیروز شد!!! در واقع ۴۷٪ مردم، انتخابات رو به ۴۴٪ دیگه باختن! حالا اون قضیه برتری ۵۱٪ که در بیشتر کشورها اجرا میشه به کنار...